گنجور

بخش ۱۹ - تو باین گمان که شاید سر آستانه دارم

تو باین گمان که شاید سر آستانه دارم
به طواف خانه کاری بخدای خانه دارم
شرر پریده رنگم مگذر ز جلوهٔ من
که بتاب یک دو آنی تب جاودانه دارم
نکنم دگر نگاهی به رهی که طی نمودم
به سراغ صبح فردا روش زمانه دارم
یم عشق کشتی من یم عشق ساحل من
نه غم سفینه دارم نه سر کرانه دارم
شرری فشان ولیکن شرری که وا نسوزد
که هنوز نو نیازم غم آشیانه دارم
«به امید اینکه روزی به شکار خواهی آمد»
ز کمند شهریاران رم آهوانه دارم
تو اگر کرم نمائی بمعاشران ببخشم
دو سه جام دلفروزی ز می شبانه دارم

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو باین گمان که شاید سر آستانه دارم
به طواف خانه کاری بخدای خانه دارم
هوش مصنوعی: شاید فکر کنی که من فقط به در خانه تو آمده‌ام، اما در واقع هدف من چیز دیگری است و من در پی رسیدن به معشوق واقعی‌ام هستم.
شرر پریده رنگم مگذر ز جلوهٔ من
که بتاب یک دو آنی تب جاودانه دارم
هوش مصنوعی: من با ظاهری زرد و بی‌رنگ در برابر تو هستم، پس بی‌ملاحظگی نکن و از زیبایی‌ام بگذر؛ زیرا لحظاتی کوتاه باعث می‌شود که عشق و شور دائمی‌ای در دل من شکل بگیرد.
نکنم دگر نگاهی به رهی که طی نمودم
به سراغ صبح فردا روش زمانه دارم
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم به راهی که پیش از این طی کرده‌ام نگاهی بیندازم؛ بلکه به آینده و روزهای جدید فکر می‌کنم و با امید به روزهای بهتر حرکت می‌کنم.
یم عشق کشتی من یم عشق ساحل من
نه غم سفینه دارم نه سر کرانه دارم
هوش مصنوعی: محبت من مانند یک دریا است و من در این دریا همچون یک کشتی هستم. نه غمی برای سفر دارم و نه انتظاری برای رسیدن به ساحل.
شرری فشان ولیکن شرری که وا نسوزد
که هنوز نو نیازم غم آشیانه دارم
هوش مصنوعی: آتش برافروز اما آتشی که سوزاندنی نباشد، زیرا هنوز به آرامش و امنیت نیاز دارم.
«به امید اینکه روزی به شکار خواهی آمد»
ز کمند شهریاران رم آهوانه دارم
هوش مصنوعی: امید دارم که یک روز به دیدار من خواهی آمد، زیرا من مانند آهوهایی که در دام شاهان گرفتار می‌شوند، در انتظار تو هستم.
تو اگر کرم نمائی بمعاشران ببخشم
دو سه جام دلفروزی ز می شبانه دارم
هوش مصنوعی: اگر تو خوش‌رفتاری کنی و به دوستانت محبت کنی، من هم دو یا سه جام خوشگذرانی از شراب شبانه را به تو می‌بخشم.