گنجور

بخش ۱۱۵ - دو دسته تیغم و گردون برهنه ساخت مرا

دو دسته تیغم و گردون برهنه ساخت مرا
فسان کشیده بروی زمانه آخت مرا
من آن جهان خیالم که فطرت ازلی
جهان بلبل و گل را شکست و ساخت مرا
می جوان که به پیمانه تو می ریزم
ز راوقی است که جام و سبو گداخت مرا
نفس به سینه گدازم که طایر حرمم
توان ز گرمی آواز من شناخت مرا
شکست کشتی ادراک مرشدان کهن
خوشا کسی که به دریا سفینه ساخت مرا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دو دسته تیغم و گردون برهنه ساخت مرا
فسان کشیده بروی زمانه آخت مرا
هوش مصنوعی: در دو وضعیت سخت و دشوار، سرنوشت و سرنوشت‌ساز مرا به چالش کشیده‌اند و این مشکلات باعث شده که من داستان‌ها و یادگاری‌هایی از زمانه را به دوش بکشم.
من آن جهان خیالم که فطرت ازلی
جهان بلبل و گل را شکست و ساخت مرا
هوش مصنوعی: من موجودی هستم که برخاسته از تخیل و ذاتی ازلی‌ام، جایی که طبیعت، بلبل و گل را خلق کرد و من را به وجود آورد.
می جوان که به پیمانه تو می ریزم
ز راوقی است که جام و سبو گداخت مرا
هوش مصنوعی: من از شراب جوانی که در پیمانه‌ات می‌ریزم، به شدت تحت تأثیر آن قرار گرفته‌ام. این احساس ناشی از آن است که جام و ظرف شراب، مرا مجذوب و تحت فشار قرار داده‌اند.
نفس به سینه گدازم که طایر حرمم
توان ز گرمی آواز من شناخت مرا
هوش مصنوعی: من در دل خود حرارتی دارم که صدایم را به پرنده‌ای در حرم می‌شناساند و آن را از گرمی صدایم تشخیص می‌دهد.
شکست کشتی ادراک مرشدان کهن
خوشا کسی که به دریا سفینه ساخت مرا
هوش مصنوعی: مرشدانی که در گذشته به ما آموزش می‌دادند، تجربه‌هایشان را از دست داده‌اند و شکست خورده‌اند. اما خوشبختم که توانسته‌ام برای خودم وسیله‌ای بسازم تا در دریای زندگی حرکت کنم و از چالش‌ها عبور کنم.