گنجور

بخش ۱۰۱ - کشیدی باده ها در صحبت بیگانه پی در پی

کشیدی باده ها در صحبت بیگانه پی در پی
بنور دیگران افروختی پیمانه پی در پی
ز دست ساقی خاور دو جام ارغوان در کش
که از خاک تو خیزد نالهٔ مستانه پی در پی
دلی کو از تب و تاب تمنا آشنا گردد
زند بر شعله خود را صورت پروانه پی در پی
ز اشک صبحگاهی زندگی را برگ و ساز آور
شود کشت تو ویران تا نریزی دانه پی در پی
بگردان جام و از هنگامه افرنگ کمتر گوی
هزاران کاروان بگذشت ازین ویرانه پی در پی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشیدی باده ها در صحبت بیگانه پی در پی
بنور دیگران افروختی پیمانه پی در پی
هوش مصنوعی: شما در مجالس با افراد غریبه شراب نوشیدی و به طور مداوم با دیگران گذراندید، و به نحو مداوم لیوان شراب را پر کردید.
ز دست ساقی خاور دو جام ارغوان در کش
که از خاک تو خیزد نالهٔ مستانه پی در پی
هوش مصنوعی: از دست ساقی در شرق دو جام قرمز بگیر، زیرا از خاک تو صداهای شاداب و پرشور مستانه به گوش می‌رسد.
دلی کو از تب و تاب تمنا آشنا گردد
زند بر شعله خود را صورت پروانه پی در پی
هوش مصنوعی: دلی که به شدت درگیر خواسته‌ها و آرزوهاست، مانند پروانه‌ای می‌سوزد که پیوسته به شعله نزدیک می‌شود.
ز اشک صبحگاهی زندگی را برگ و ساز آور
شود کشت تو ویران تا نریزی دانه پی در پی
هوش مصنوعی: با اشک‌هایی که در صبح زندگی ریخته می‌شود، طراوت و شادابی به وجود می‌آید، اما زندگی تو به خاطر نریختن دانه‌های خوب، ویران می‌شود.
بگردان جام و از هنگامه افرنگ کمتر گوی
هزاران کاروان بگذشت ازین ویرانه پی در پی
هوش مصنوعی: بگو که جام را بچرخان و از شلوغی‌ها و زندگی غربی کمتر بگو، زیرا هزاران کاروان از این ویرانه عبور کردند و هنوز ادامه دارد.