گنجور

بخش ۱۰ - بصدای درمندی بنوای دلپذیری

بصدای درمندی بنوای دلپذیری
خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری
تو بروی بینوائی در آن جهان گشادی
که هنوز آرزویش ندمیده در ضمیری
ز نگاه سرمه سائی بدل و جگر رسیدی
چه نگاه سرمه سائی دو نشانه زد به تیری
به نگاه نارسایم چه بهار جلوه دادی
که بباغ و راغ نالم چو تذرو نو صفیری
چه عجب اگر دو سلطان بولایتی نگنجند
عجب اینکه می نگنجد بدو عالمی فقیری

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بصدای درمندی بنوای دلپذیری
خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری
هوش مصنوعی: با صدای شخصی نیازمند، زندگی را به طرز خوشایندی آغاز کردم و به جهانی که تشنه است، قدم گذاشتم.
تو بروی بینوائی در آن جهان گشادی
که هنوز آرزویش ندمیده در ضمیری
هوش مصنوعی: تو به دنیایی می‌روی که در آن، کسی که در تنگدستی و سختی زندگی می‌کند، فرصت‌های جدیدی برای پیشرفت و خوشبختی خواهد داشت؛ دنیایی که هنوز در ذهن بعضی‌ها به آرزو تبدیل نشده است.
ز نگاه سرمه سائی بدل و جگر رسیدی
چه نگاه سرمه سائی دو نشانه زد به تیری
هوش مصنوعی: از نگاه پرجذبه‌ات به دل و جگرم نفوذ کردی، چه نگاه عمیق و تاثیرگذاری که همانند یک تیر دو نشانه را هدف قرار داده است.
به نگاه نارسایم چه بهار جلوه دادی
که بباغ و راغ نالم چو تذرو نو صفیری
هوش مصنوعی: به چشم ناتوان من چه زیبایی بهار نشان دادی که من در باغ و بوستان گریه می‌کنم مانند سرودی که به گل‌ها می‌گویند.
چه عجب اگر دو سلطان بولایتی نگنجند
عجب اینکه می نگنجد بدو عالمی فقیری
هوش مصنوعی: عجب نیست که دو پادشاه در یک سرزمین جا نشوند، اما عجیب است که یک فقیر نتواند در دو عالم بگنجد.

حاشیه ها

1389/08/10 07:11
منصور محمدزاده

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
بصدای درمندی بنوای دلپذیری
خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری
درست:
به صدای دردمندی به نوای دلپذیری
خم زندگی گشادم به جهان تشنه میری
عنوان شعر را نیز تصحیح فرمایید