گنجور

بخش ۱۰ - بصدای درمندی بنوای دلپذیری

بصدای درمندی بنوای دلپذیری
خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری
تو بروی بینوائی در آن جهان گشادی
که هنوز آرزویش ندمیده در ضمیری
ز نگاه سرمه سائی بدل و جگر رسیدی
چه نگاه سرمه سائی دو نشانه زد به تیری
به نگاه نارسایم چه بهار جلوه دادی
که بباغ و راغ نالم چو تذرو نو صفیری
چه عجب اگر دو سلطان بولایتی نگنجند
عجب اینکه می نگنجد بدو عالمی فقیری

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1389/08/10 07:11
منصور محمدزاده

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
بصدای درمندی بنوای دلپذیری
خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری
درست:
به صدای دردمندی به نوای دلپذیری
خم زندگی گشادم به جهان تشنه میری
عنوان شعر را نیز تصحیح فرمایید