گنجور

بخش ۷ - محاورهٔ تیر و شمشیر

سر حق تیر از لب سوفار گفت
تیغ را در گرمی پیکار گفت
ای پریها جوهر اندر قاف تو
ذوالفقار حیدر از اسلاف تو
قوت بازوی خالد دیده ئی
شام را بر سر شفق پاشیده ئی
آتش قهر خدا سرمایه ات
جنت الفردوس زیر سایه ات
در هوایم یا میان ترکشم
هر کجا باشم سراپا آتشم
از کمان آیم چو سوی سینه من
نیک می بینم به توی سینه من
گر نباشد در میان قلب سلیم
فارغ از اندیشه های یأس و بیم
چاک چاک از نوک خود گردانمش
نیمه ئی از موج خون پوشانمش
ور صفای او ز قلب مؤمن است
ظاهرش روشن ز نور باطن است
از تف او آب گردد جان من
همچو شبنم می چکد پیکان من

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر حق تیر از لب سوفار گفت
تیغ را در گرمی پیکار گفت
هوش مصنوعی: شخصی در یک موقعیت پرچالش و در حال جنگ، از به کارگیری کلام و بیان صریح خود برای برقراری حقایق استفاده می‌کند. او همچون شمشیری در دستانش، به طور مستقیم و قاطع به بیان حقیقت می‌پردازد و از تلاش برای رسیدن به عدالت دریغ نمی‌کند.
ای پریها جوهر اندر قاف تو
ذوالفقار حیدر از اسلاف تو
هوش مصنوعی: ای پریان، شما همانند جوهر در قاف هستید و ذوالفقار علی از نیاکان شماست.
قوت بازوی خالد دیده ئی
شام را بر سر شفق پاشیده ئی
هوش مصنوعی: قدرت و توانایی خالد باعث شده که شام تحت تاثیر قرار گیرد و رنگ غروب بر آسمان آن پاشیده شود.
آتش قهر خدا سرمایه ات
جنت الفردوس زیر سایه ات
هوش مصنوعی: خشم خدا مثل آتش است و اگر آن را در زندگی خود تجربه کنی، ممکن است به جایگاه بالایی دست نیابی، مثل بهشت که در سایه توست.
در هوایم یا میان ترکشم
هر کجا باشم سراپا آتشم
هوش مصنوعی: هر جا که باشم، چه در هوای تو یا در دل ترکشم، همیشه در حال شعله‌ور بودن و آتش گرفتن هستم.
از کمان آیم چو سوی سینه من
نیک می بینم به توی سینه من
هوش مصنوعی: وقتی مانند تیر از کمان خارج می‌شوم، به خوبی می‌توانم تو را در دل خود ببینم.
گر نباشد در میان قلب سلیم
فارغ از اندیشه های یأس و بیم
هوش مصنوعی: اگر قلبی پاک و سالم وجود نداشته باشد که از افکار ناامیدکننده و ترس‌ها آزاد باشد،
چاک چاک از نوک خود گردانمش
نیمه ئی از موج خون پوشانمش
هوش مصنوعی: می‌توانم این را به این صورت بیان کنم: با دقت و مهارت، لبه‌ام را به‌گونه‌ای می‌چرخانم که به نیمه‌ای از امواج خون تبدیل شود و آن را بپوشانم.
ور صفای او ز قلب مؤمن است
ظاهرش روشن ز نور باطن است
هوش مصنوعی: اگر صفای وجود او از دل مؤمن ناشی شود، نور باطنش به روشنی در ظاهرش نمایان است.
از تف او آب گردد جان من
همچو شبنم می چکد پیکان من
هوش مصنوعی: از حرارت عشق او جانم مثل شبنم که از گل می‌چکد، ریزان و لطیف می‌شود.