بخش ۵ - ارکان اساسی ملیهٔ اسلامیه رکن اول: توحید
در جهان کیف و کم گردید عقل
پی به منزل برد از توحید عقل
ورنه این بیچاره را منزل کجاست
کشتی ادراک را ساحل کجاست
اهل حق را رمز توحید ازبر است
در «اتی الرحمن عبدا»ٔ مضمر است
تا ز اسرار تو بنماید ترا
امتحانش از عمل باید ترا
دین ازو حکمت ازو آئین ازو
زور ازو قوت ازو تمکین ازو
عالمان را جلوه اش حیرت دهد
عاشقان را بر عمل قدرت دهد
پست اندر سایه اش گردد بلند
خاک چون اکسیر گردد ارجمند
قدرت او برگزیند بنده را
نوع دیگر آفریند بنده را
در ره حق تیز تر گردد تکش
گرم تر از برق خون اندر رگش
بیم و شک میرد عمل گیرد حیات
چشم می بیند ضمیر کائنات
چون مقام عبدهٔ محکم شود
کاسه ی دریوزه جام جم شود
ملت بیضا تن و جان لااله
ساز ما را پرده گردان لااله
لااله سرمایه ی اسرار ما
رشته اش شیرازه ی افکار ما
حرفش از لب چون بدل آید همی
زندگی را قوت افزاید همی
نقش او گر سنگ گیرد دل شود
دل گر از یادش نسوزد گل شود
چون دل از سوز غمش افروختیم
خرمن امکان ز آهی سوختیم
آب دلها در میان سینه ها
سوز او بگداخت این آئینه ها
شعله اش چون لاله در رگهای ما
نیست غیر از داغ او کالای ما
اسود از توحید احمر می شود
خویش فاروق و ابوذر می شود
دل مقام خویشی و بیگانگی است
شوق را مستی ز هم پیمانگی است
ملت از یک رنگی دلهاستی
روشن از یک جلوه این سیناستی
قوم را اندیشه ها باید یکی
در ضمیرش مدعا باید یکی
جذبه باید در سرشت او یکی
هم عیار خوب و زشت او یکی
گر نباشد سوز حق در ساز فکر
نیست ممکن این چنین انداز فکر
ما مسلمانیم و اولاد خلیل
از «ابیکم» گیر اگر خواهی دلیل
با وطن وابسته تقدیر امم
بر نسب بنیاد تعمیر امم
اصل ملت در وطن دیدن که چه
باد و آب و گل پرستیدن که چه
بر نسب نازان شدن نادانی است
حکم او اندر تن و تن فانی است
ملت ما را اساس دیگر است
این اساس اندر دل ما مضمر است
حاضریم و دل بغایب بسته ایم
پس ز بند این و آن وارسته ایم
رشته ی این قوم مثل انجم است
چون نگه هم از نگاه ما گم است
تیر خوش پیکان یک کیشیم ما
یک نما یک بین یک اندیشیم ما
مدعای ما مآل ما یکیست
طرز و انداز خیال ما یکیست
ما ز نعمتهای او اخوان شدیم
یک زبان و یکدل و یکجان شدیم
بخش ۴ - در معنی اینکه ملت از اختلاط افراد پیدا میشود و تکمیل تربیت او از نبوت است: از چه رو بر بسته ربط مردم استبخش ۶ - در معنی اینکه یأس و حزن و خوف ام الخبائث است و قاطع حیات و توحید ازالهٔ این امراض خبیثه می کند: مرگ را سامان ز قطع آرزوست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در جهان کیف و کم گردید عقل
پی به منزل برد از توحید عقل
هوش مصنوعی: در این دنیا، عقل به خاطر خوشی و کمبودها، به جستجوی منزلگاه حقیقی خود یعنی واحدیت و یکتایی خداوند میپردازد.
ورنه این بیچاره را منزل کجاست
کشتی ادراک را ساحل کجاست
هوش مصنوعی: اگر این شخص بیچاره را ببینیم، متوجه میشویم که او در کجا میتواند آرامش بیابد و از کجا میتواند به حقیقتی دست یابد. در واقع او گمگشتهای است که نه جایی برای ماندن دارد و نه میداند چگونه باید به درک و شناخت برسد.
اهل حق را رمز توحید ازبر است
در «اتی الرحمن عبدا»ٔ مضمر است
هوش مصنوعی: افراد پاک و اهل حقیقت به خوبی مفهوم توحید را درک کردهاند و در عبارت «اتی الرحمن عبدا» نکتههای نهفتهای وجود دارد که نشاندهنده این مفهوم است.
تا ز اسرار تو بنماید ترا
امتحانش از عمل باید ترا
هوش مصنوعی: تا زمانی که رازهای تو نمایان شود، باید از طریق عمل، خود را امتحان کنی.
دین ازو حکمت ازو آئین ازو
زور ازو قوت ازو تمکین ازو
هوش مصنوعی: از اوست که دین و دانش و اصول زندگی و توانایی و قدرت و تسلط بر امور سرچشمه میگیرد.
عالمان را جلوه اش حیرت دهد
عاشقان را بر عمل قدرت دهد
هوش مصنوعی: عالم و دانشمندان را زیبایی او شگفتزده میکند و عاشقان را به انجام کار و عمل توانایی میبخشد.
پست اندر سایه اش گردد بلند
خاک چون اکسیر گردد ارجمند
هوش مصنوعی: در سایهی او، خاک به بلندی میرسد، مانند اینکه وقتی که چیزی ارزشمند و با ارزش میشود، قدرت و عظمت پیدا میکند.
قدرت او برگزیند بنده را
نوع دیگر آفریند بنده را
هوش مصنوعی: قدرت خداوند میتواند بندهای را برگزیده و او را به شکلی دیگر بیافریند.
در ره حق تیز تر گردد تکش
گرم تر از برق خون اندر رگش
هوش مصنوعی: در مسیر حقیقت، شجاعت و سرعت انسان بیشتر میشود و احساسات او، چون خون در رگها، پرانرژیتر و پرحرارتتر میگردد.
بیم و شک میرد عمل گیرد حیات
چشم می بیند ضمیر کائنات
هوش مصنوعی: ترس و تردید از بین میرود و عمل زندگی به خود میگیرد. چشم بینا میتواند رازهای آفرینش را ببیند.
چون مقام عبدهٔ محکم شود
کاسه ی دریوزه جام جم شود
هوش مصنوعی: زمانی که جایگاه عبد (بنده) ثابت و محکم گردد، ظرف درخواستی او همچون جام جم (که سمبل دانش و بینش بینظیر است) خواهد شد.
ملت بیضا تن و جان لااله
ساز ما را پرده گردان لااله
هوش مصنوعی: جمعیت پاک و بیگناه، جان و تن ما را، به نغمهی لااله، سامان میدهند و به دور خود میچرخانند.
لااله سرمایه ی اسرار ما
رشته اش شیرازه ی افکار ما
هوش مصنوعی: هیچ معبودی جز خداوند وجود ندارد، و این اصل، سرمایه و دارایی پنهان ما است که به نظم و ترتیب افکار ما کمک میکند.
حرفش از لب چون بدل آید همی
زندگی را قوت افزاید همی
هوش مصنوعی: وقتی که سخنانش از دل برآید، زندگی را سرشار از قوت و نیرو میکند.
نقش او گر سنگ گیرد دل شود
دل گر از یادش نسوزد گل شود
هوش مصنوعی: اگر چهرهی محبوب به سنگ تبدیل شود، دل از عشق او سرد نمیشود و اگر از یادش نرود، دل مانند گل خواهد شد.
چون دل از سوز غمش افروختیم
خرمن امکان ز آهی سوختیم
هوش مصنوعی: زمانی که دلمان به خاطر درد و رنج او شعلهور شد، تمام امکانات و امیدهایمان را نیز با یک آه از دست دادیم و نابود کردیم.
آب دلها در میان سینه ها
سوز او بگداخت این آئینه ها
هوش مصنوعی: سوز و گداز احساسات در دلها مانند آبی است که در سینهها به جوش آمده و باعث شکستن و تیره شدن آئینهها میشود.
شعله اش چون لاله در رگهای ما
نیست غیر از داغ او کالای ما
هوش مصنوعی: شعلهای که در وجود ماست، مانند لاله میسوزد و جز این درد و رنج، چیزی برای ما باقی نمانده است.
اسود از توحید احمر می شود
خویش فاروق و ابوذر می شود
هوش مصنوعی: راحتی و آسودگی در پیوستن به توحید، باعث میشود که فرد به نورانیّت و فضیلتهایی چون عدالت و صداقت دست یابد، مانند شخصیتهای برجستهای چون فاروق و ابوذر که نمونههای عالی از این ویژگیها هستند.
دل مقام خویشی و بیگانگی است
شوق را مستی ز هم پیمانگی است
هوش مصنوعی: دل جایگاهی برای احساس نزدیکی و دوری است، و شوق و اشتیاق ناشی از همراهی و دوستی است.
ملت از یک رنگی دلهاستی
روشن از یک جلوه این سیناستی
هوش مصنوعی: ملت با وحدت و همدلی دلها را روشن کردهاند و این نورانیت به خاطر جلوهای از این حضور جمعی است.
قوم را اندیشه ها باید یکی
در ضمیرش مدعا باید یکی
هوش مصنوعی: مردم باید در افکار و باورهای خود یکی باشند و هدف مشترکی در دل داشته باشند.
جذبه باید در سرشت او یکی
هم عیار خوب و زشت او یکی
هوش مصنوعی: انسان باید در ذات خود جاذبهای داشته باشد که بتواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد و به درستی عمل کند.
گر نباشد سوز حق در ساز فکر
نیست ممکن این چنین انداز فکر
هوش مصنوعی: اگر آتش عشق الهی در دل نباشد، فکر کردن به چنین موضوعاتی ممکن نخواهد بود.
ما مسلمانیم و اولاد خلیل
از «ابیکم» گیر اگر خواهی دلیل
هوش مصنوعی: ما مسلمان هستیم و فرزندان خلیلالله (حضرت ابراهیم) هستیم؛ اگر دلیلی میخواهی، این موضوع را از «پدر شما» بپرس.
با وطن وابسته تقدیر امم
بر نسب بنیاد تعمیر امم
هوش مصنوعی: این بیت به وابستگی عمیق انسانها به وطن و مهم بودن آن اشاره دارد. میگوید که سرنوشت ملتها به ارتباط آنها با سرزمینشان بستگی دارد و این ارتباط، مبنای استواری و پیشرفت ملتها را تشکیل میدهد.
اصل ملت در وطن دیدن که چه
باد و آب و گل پرستیدن که چه
هوش مصنوعی: مهمترین ویژگی یک ملت این است که در وطن خود به طبیعت و مسائل مرتبط با آن توجه و احترام بگذارد.
بر نسب نازان شدن نادانی است
حکم او اندر تن و تن فانی است
هوش مصنوعی: افتخار به نسب و خاندانی که داریم، نادانی است؛ زیرا در واقعیت، انسان تنها با جسم خود هستی ندارد و این جسم نیز گذرا و فانی است.
ملت ما را اساس دیگر است
این اساس اندر دل ما مضمر است
هوش مصنوعی: ملّت ما دارای مبنای خاصی است که این مبنا در دلهای ما نهفته است.
حاضریم و دل بغایب بسته ایم
پس ز بند این و آن وارسته ایم
هوش مصنوعی: ما در اینجا حاضر و آمادهایم و دلمان به غیبت دیگران وابسته است، بنابراین از وابستگی به دیگران و بندهایشان رها شدهایم.
رشته ی این قوم مثل انجم است
چون نگه هم از نگاه ما گم است
هوش مصنوعی: رشتهئی که این مردم را به هم وصل میکند، مانند ستارههاست؛ زیرا وقتی به آنها نگاه میکنیم، از دید ما پنهان میشوند.
تیر خوش پیکان یک کیشیم ما
یک نما یک بین یک اندیشیم ما
هوش مصنوعی: ما مانند تیر خوشهی پیکانیم که با هم یک جهت، یک دیدگاه و یک اندیشه داریم.
مدعای ما مآل ما یکیست
طرز و انداز خیال ما یکیست
هوش مصنوعی: ادعای ما و هدف ما یکی است و شیوه و شکل تفکر ما نیز یکسان است.
ما ز نعمتهای او اخوان شدیم
یک زبان و یکدل و یکجان شدیم
هوش مصنوعی: ما به وسیلهی نعمتهای او برادر و همدل شدیم، همه به یک زبان و یک روح تبدیل گشتیم.
حاشیه ها
1393/12/20 21:02
مصراع ششم منظور علامه ازین آیت قرآن کریم است. ( إن کلّ من فی السموات والأرض إلاّ آتی الرحمن عبداً ). مریم/ 93
«هیچ کس در آسمانها و زمین نیست مگر آن که به بندگی خداوند رحمان در میآید».