بخش ۲۵ - در معنی اینکه بقای نوع از امومت است و حفظ و احترام امومت اسلام است
نغمه خیز از زخمهٔ زن ساز مرد
از نیاز او دو بالا ناز مرد
پوشش عریانی مردان زن است
حسن دلجو عشق را پیراهن است
عشق حق پروردهٔ آغوش او
این نوا از زخمهٔ خاموش او
آنکه نازد بر وجودش کائنات
ذکر او فرمود با طیب و صلوة
مسلمی کو را پرستاری شمرد
بهره ئی از حکمت قرآن نبرد
نیک اگر بینی امومت رحمت است
زانکه او را با نبوت نسبت است
شفقت او شفقت پیغمبر است
سیرت اقوام را صورتگر است
از امومت پخته تر تعمیر ما
در خط سیمای او تقدیر ما
هست اگر فرهنگ تو معنی رسی
حرف امت نکته ها دارد بسی
گفت آن مقصود حرف «کن فکان»
زیر پای امهات آمد جنان
ملت از تکریم ارحام است و بس
ورنه کار زندگی خام است و بس
از امومت گرم رفتار حیات
از امومت کشف اسرار حیات
از امومت پیچ و تاب جوی ما
موج و گرداب و حباب جوی ما
آن دخ رستاق زادی جاهلی
پست بالای سطبری بد گلی
نا تراشی پرورش ناداده ئی
کم نگاهی کم زبانی ساده ئی
دل ز آلام امومت کرده خون
گرد چشمش حلقه های نیلگون
ملت ار گیرد ز آغوشش بدست
یک مسلمان غیور و حق پرست
هستی ما محکم از آلام اوست
صبح ما عالم فروز از شام اوست
وان تهی آغوش نازک پیکری
خانه پرورد نگاهش محشری
فکر او از تاب مغرب روشن است
ظاهرش زن باطن او نازن است
بندهای ملت بیضا گسیخت
تا ز چشمش عشوه ها حل کرده ریخت
شوخ چشم و فتنه زا آزادیش
از حیا نا آشنا آزادیش
علم او بار امومت بر نتافت
بر سر شامش یکی اختر نتافت
این گل از بستان ما نارسته به
داغش از دامان ملت شسته به
لااله گویان چو انجم بی شمار
بسته چشم اندر ظلام روزگار
پا نبرده از عدم بیرون هنوز
از سواد کیف و کم بیرون هنوز
مضمر اندر ظلمت موجود ما
آن تجلی های نامشهود ما
شبنمی بر برگ گل ننشسته ئی
غنچه هائی از صبا نا خسته ئی
بر دمد این لاله زار ممکنات
از خیابان ریاض امهات
قوم را سرمایه ای صاحب نظر
نیست از نقد و قماش و سیم و زر
مال او فرزند های تندرست
تر دماغ و سخت کوش و چاق و چست
حافظ رمز اخوت مادران
قوت قرآن و ملت مادران
بخش ۲۴ - در معنی اینکه کمال حیات ملیه این است که ملت مثل فرد احساس خودی پیدا کند و تولید و تکمیل این احساس از ضبط روایات ملیه ممکن گردد: کودکی را دیدی ای بالغ نظربخش ۲۶ - در معنی اینکه سیدة النساء فاطمة الزهراء اسوه کامله ایست برای نساء اسلام: مریم از یک نسبت عیسی عزیز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نغمه خیز از زخمهٔ زن ساز مرد
از نیاز او دو بالا ناز مرد
هوش مصنوعی: به خاطر نیاز مرد، ساز زن به صدا درمیآید و نغمهای زیبا میسازد. از این طریق، احساسات و زیباییهای عشق و وابستگی به نمایش درمیآید.
پوشش عریانی مردان زن است
حسن دلجو عشق را پیراهن است
هوش مصنوعی: عریانی مردان، به نوعی نشانهای از جذابیت و زیبایی زنان است و عشق، همچون پیراهنی است که به دل کمک میکند تا به زندگی معنا بخشد.
عشق حق پروردهٔ آغوش او
این نوا از زخمهٔ خاموش او
هوش مصنوعی: عشق به گونهای در آغوش او پرورش یافته است که این نوا از سکوت و خاموشی او به گوش میرسد.
آنکه نازد بر وجودش کائنات
ذکر او فرمود با طیب و صلوة
هوش مصنوعی: کسی که به وجودش تکیه میشود، کائنات دربارهاش با نیکی و احترام صحبت کرده است.
مسلمی کو را پرستاری شمرد
بهره ئی از حکمت قرآن نبرد
هوش مصنوعی: کسی که تنها به ظواهر دین و عبادت میپردازد و عمق معانی و حکمتهای قرآن را درک نمیکند، از دانش و بصیرت واقعی بیبهره است.
نیک اگر بینی امومت رحمت است
زانکه او را با نبوت نسبت است
هوش مصنوعی: اگر به خوبی نگاه کنی، میبینی که اصلیت و جوهرهات در رحمت است، زیرا او به مقام نبوت مرتبط است.
شفقت او شفقت پیغمبر است
سیرت اقوام را صورتگر است
هوش مصنوعی: شفقت او همانند شفقت پیامبران است؛ او ویژگیهای اقوام را به زیبایی شکل میدهد.
از امومت پخته تر تعمیر ما
در خط سیمای او تقدیر ما
هوش مصنوعی: تعمیر و بهبود حالمان به اندازهی چهره و نمای او به خوبی مقدر شده است.
هست اگر فرهنگ تو معنی رسی
حرف امت نکته ها دارد بسی
هوش مصنوعی: اگر فرهنگ تو به درستی شکل گرفته باشد، میتوانی از منظور و مقصود مردم به خوبی آگاه شوی، زیرا در این موضوع نکات و نکتهسنجیهای زیادی وجود دارد.
گفت آن مقصود حرف «کن فکان»
زیر پای امهات آمد جنان
هوش مصنوعی: گفته شده است که هدف نهایی و مقصود همه چیز، در کلام «باش و آنچه باید، میشود» به زیر پای مادران و منبع زندگی آمده و به بهشت نزدیک شده است.
ملت از تکریم ارحام است و بس
ورنه کار زندگی خام است و بس
هوش مصنوعی: مردم فقط به احترام خانوادههای خود اهمیت میدهند و اگر این احترام نباشد، زندگی بیارزش و بیمعنا میشود.
از امومت گرم رفتار حیات
از امومت کشف اسرار حیات
هوش مصنوعی: از آنجا که مادر به ما زندگی و رفتار را میآموزد، به همین دلیل رازهای زندگی نیز از او کشف میشود.
از امومت پیچ و تاب جوی ما
موج و گرداب و حباب جوی ما
هوش مصنوعی: از دلایل حیات و پیچیدگیهای زندگی ما مانند موج و گرداب و حباب در آب است که نشاندهنده تحولات و تغییراتی است که در مسیر ما رخ میدهد.
آن دخ رستاق زادی جاهلی
پست بالای سطبری بد گلی
هوش مصنوعی: دختر زادهای از یک روستا که در زمان جاهلی و بیخبری به دنیا آمده، در بالای یک چاله گلی قرار دارد.
نا تراشی پرورش ناداده ئی
کم نگاهی کم زبانی ساده ئی
هوش مصنوعی: تو بدون اینکه پرورشی یافتی، در نظر دیگران کمارزش و بیمحتوا به نظر میرسی، چرا که کلامت ساده و سطحی است.
دل ز آلام امومت کرده خون
گرد چشمش حلقه های نیلگون
هوش مصنوعی: دل از دردهای مادرانه اش پر از غم شده و اشکهایش مانند حلقههای آبی دور چشمانش جمع شده است.
ملت ار گیرد ز آغوشش بدست
یک مسلمان غیور و حق پرست
هوش مصنوعی: اگر ملت در آغوش یک مسلمان غیور و حقپرست قرار گیرد، قدرت و عزت زیادی به دست خواهد آورد.
هستی ما محکم از آلام اوست
صبح ما عالم فروز از شام اوست
هوش مصنوعی: وجود ما به خاطر دردهای او است و روز ما به روشنی شب او بستگی دارد.
وان تهی آغوش نازک پیکری
خانه پرورد نگاهش محشری
هوش مصنوعی: آغوش خالی آن جسم نازک، همچون خانهای است که پر از زیبایی و جاذبه چشمهایش میشود.
فکر او از تاب مغرب روشن است
ظاهرش زن باطن او نازن است
هوش مصنوعی: اندیشه و تفکر او به روشنی از مغرب تابیده میشود، در حالی که ظاهر او زن است و باطنش دارای لطافت و زیبایی است.
بندهای ملت بیضا گسیخت
تا ز چشمش عشوه ها حل کرده ریخت
هوش مصنوعی: بندهای ملت بیضا پاره شد و از چشمانش ناز و عشوهها به بیرون ریخت.
شوخ چشم و فتنه زا آزادیش
از حیا نا آشنا آزادیش
هوش مصنوعی: چشمهای بازی که سرشار از شوخی و فریبندگیاند، آزادیشان از حیا و خجالت برای کسی ناشناخته است.
علم او بار امومت بر نتافت
بر سر شامش یکی اختر نتافت
هوش مصنوعی: علم و دانش او به قدری زیاد بود که بار هدایت و رهبری بر دوش او سنگینی نمیکرد؛ در شامگاه عمرش، هیچ ستارهای بر سرش درخشید.
این گل از بستان ما نارسته به
داغش از دامان ملت شسته به
هوش مصنوعی: این گل از باغ ما نشسته و به خاطر دردش، از دامن ملت جدا شده است.
لااله گویان چو انجم بی شمار
بسته چشم اندر ظلام روزگار
هوش مصنوعی: به افرادی که به توحید و یکتاپرستی اعتقاد دارند و به هیچ چیز جز خداوند اعتنایی نمیکنند، مانند ستارههای بیشماری هستند که در تاریکی دنیای پر از مشکلات و چالشها، چشمهای خود را بستهاند.
پا نبرده از عدم بیرون هنوز
از سواد کیف و کم بیرون هنوز
هوش مصنوعی: هنوز از حالت عدم و هیچ بودن خارج نشدهام و هنوز به مرحلهای از زندگی که بتوانم از لذتها و دردها فاصله بگیرم نرسیدهام.
مضمر اندر ظلمت موجود ما
آن تجلی های نامشهود ما
هوش مصنوعی: در دل تاریکی وجود ما، جلوههای نامرئی و پنهان ما نهفته است.
شبنمی بر برگ گل ننشسته ئی
غنچه هائی از صبا نا خسته ئی
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی اشاره شده که هنوز شبنمی بر روی برگ گل نشسته و غنچههای شاداب از نسیم بهاری سرزنده و شگفتانگیز هستند. این تصویر به حس تازگی و شگفتی طبیعت اشاره دارد.
بر دمد این لاله زار ممکنات
از خیابان ریاض امهات
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به زیبایی و سرسبزی طبیعت و زندگی میشود. با دمیدن سحر، لاله زارها و زیباییهای موجود در دنیا به جلوهگری میپردازند و آغازی تازه را نوید میدهند. این تصویر نشاندهندهی شکوفایی و بیداری در دل طبیعت و زندگی است.
قوم را سرمایه ای صاحب نظر
نیست از نقد و قماش و سیم و زر
هوش مصنوعی: افرادی که در این جامعه هستند، توانایی و دانش کافی برای بهرهبرداری از داراییها و ثروتهای مادی مانند پول و طلا را ندارند.
مال او فرزند های تندرست
تر دماغ و سخت کوش و چاق و چست
هوش مصنوعی: دارایی او فرزندانی سالم، با روحیهای قوی و فعال و با نشاط به دنیا میآورد.
حافظ رمز اخوت مادران
قوت قرآن و ملت مادران
هوش مصنوعی: برادری و دوستی در میان انسانها به منش و تربیت والدین، به ویژه مادران، بستگی دارد. مادران با نقش مهمی که در تربیت فرزندان دارند، میتوانند به تقویت ارزشهای انسانی و فرهنگی، به خصوص آموزههای قرآن و اصول ملی کمک کنند.
حاشیه ها
1390/07/18 15:10
sajjad
saadcysfukfygkdfoutgoweuhfuiowgfohfgr
1390/07/18 15:10
sajjad
خیلی برنا مه ی مفیدیه