اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۵۸ - تو ای شیخ حرم شاید ندانی

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>تو ای شیخ حرم شاید ندانی</p></div>
<div class="m2"><p>جهان عشق را هم محشری هست</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>گناه و نامه و میزان ندارد</p></div>
<div class="m2"><p>نه او را مسلمی نی کافری هست</p></div></div>

بخش ۵۹ - چو تاب از خود بگیرد قطرهٔ آب

تو ای شیخ حرم شاید ندانی
جهان عشق را هم محشری هست
گناه و نامه و میزان ندارد
نه او را مسلمی نی کافری هست

هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شیخ حرم می‌گوید که شاید او از جهان عشق و حالاتی فراتر از اصول مذهبی آگاه نیست. در این جهان، دلیلی برای گناه، نامه عمل و میزان نیست و افراد در آنجا نه به مسلمانی تعریف می‌شوند و نه به کافر. این مفهوم به نوعی فراسوی باورهای دینی و تقسیم‌بندی‌های معمول اشاره دارد.

بخش ۵۷ - ز خوب و زشت تو ناآشنایم

بخش ۵۸ - تو ای شیخ حرم شاید ندانی

https://api.ganjoor.net/api/audio/xml/26619

هوش مصنوعی: ای شیخ حرم، شاید تو خبر نداری که در دنیای عشق هم جمعی وجود دارد که مانند جمع شما پرشور و پرهیجان است.

تو ای شیخ حرم شاید ندانی

جهان عشق را هم محشری هست

هوش مصنوعی: انسان نمی‌تواند فقط با برچسب‌های دینی چون مسلمان یا کافر، دیگران را قضاوت کند. در واقع، اعمال و اشتباهات هر فرد به طور مستقل باید بررسی شود و معیارهایی چون گناه و خطا برای همه یکسان نیست.

گناه و نامه و میزان ندارد

نه او را مسلمی نی کافری هست

بخش ۵۸ - تو ای شیخ حرم شاید ندانی

اطلاعات

برگردان به زبان ساده

خوانش ها

بخش ۵۸ - تو ای شیخ حرم شاید ندانی به خوانش مخدوم حسان لاهوری