بخش ۲۸۲ - قسمت نامهٔ سرمایه دار و مزدور
غوغای کارخانهٔ آهنگری ز من
گلبانگ ارغنون کلیسا از آن تو
نخلی که شه خراج برو مینهد ز من
باغ بهشت و سدره و طوبا از آن تو
تلخابه ئی که درد سر آرد از آن من
صهبای پاک آدم و حوا از آن تو
مرغابی و تذرو و کبوتر از آن من
ظل هما و شهپر عنقا از آن تو
این خاک و آنچه درشکم او از آن من
و ز خاک تا بعرش معلا از آن تو
بخش ۲۸۱ - خطاب به انگلستان: مشرقی باده چشیده است ز مینای فرنگبخش ۲۸۳ - نوای مزدور: ز مزد بندهٔ کرپاس پوش محنت کش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غوغای کارخانهٔ آهنگری ز من
گلبانگ ارغنون کلیسا از آن تو
هوش مصنوعی: صدای پرشوری که از کارخانه آهنگری بلند میشود، از من است، اما صدای موسیقی و نیایش کلیسا متعلق به توست.
نخلی که شه خراج برو مینهد ز من
باغ بهشت و سدره و طوبا از آن تو
هوش مصنوعی: نخلی که در آن سلطانی خراج میگذارد، از من برای تو باغی مانند بهشت و درخت سدره و طوبی خواهد بود.
تلخابه ئی که درد سر آرد از آن من
صهبای پاک آدم و حوا از آن تو
هوش مصنوعی: مشکلی که برای من ایجاد میکند، نوشیدنی خالص و پاکی است که مربوط به تو و آدم و حواست.
مرغابی و تذرو و کبوتر از آن من
ظل هما و شهپر عنقا از آن تو
هوش مصنوعی: مرغابی و زاغ و کبوتر مال من است، ولی بال و پر مرغ آسمانی از آن توست.
این خاک و آنچه درشکم او از آن من
و ز خاک تا بعرش معلا از آن تو
هوش مصنوعی: این زمین و همه آنچه در دل او وجود دارد، از آن من است و از خاک تا آسمان بلندی بالای آن، از آن توست.