بخش ۲۶۵ - صحبت رفتگان (در عالم بالا)
تولستوی
بارکش اهرمن لشکری شهریار
از پی نان جوین تیغ ستم بر کشید
زشت به چشمش نکوست مغز نداند ز پوست
مردک بیگانه دوست سینهٔ خویشان درید
داروی بیهوشی است تاج ، کلیسا ، وطن
جان خداداد را خواجه بجامی خرید
کارل مارکس
رازدان جزو و کل از خویش نامحرم شد است
آدم از سرمایهداری قاتل آدم شد است
هگل
جلوه دهد باغ و راغ معنی مستور را
عین حقیقت نگر حنظل و انگور را
فطرت اضداد خیز لذت پیکار داد
خواجه و مزدور را ، آمر و مأمور را
تولستوی
عقل دو رو آفرید فلسفهٔ خودپرست!
درس رضا میدهی بندهٔ مزدور را؟
مزدک
دانهٔ ایران ز کشتِ زار و قیصر بر دمید
مرگ نو می رقصد اندر قصر سلطان و امیر
مدتی در آتش نمرود می سوزد خلیل
تا تهی گردد حریمش از خداوندان پیر
دور پرویزی گذشت ای کشتهٔ پرویز خیز
نعمت گم گشتهٔ خود را ز خسرو باز گیر
کوهکن
نگار من که بسی ساده و کم آمیز است
ستیزه کیش و ستم کوش و فتنه انگیز است
برون او همه بزم و درون او همه رزم
زبان او ز مسیح و دلش ز چنگیز است
گسست عقل و جنون رنگ بست و دیده گداخت
در آ به جلوه که جانم ز شوق لبریز است
اگرچه تیشهٔ من کوه را ز پا آورد
هنوز گردش گردون بکام پرویز است
ز خاک تا به فلک هر چه هست ره پیماست
قدم گشای که رفتار کاروان تیز است
بخش ۲۶۴ - فلسفه و سیاست: فلسفی را با سیاست دان بیک میزان مسنجبخش ۲۶۶ - نیچه: از سستی عناصر انسان دلش تپید
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تولستوی
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این اشاره دارد که فردی با آموزهها و تجاربش به جایی رسیده است که درک عمیقی از زندگی و حقایق آن پیدا کرده است. او با چالشها و مشکلات زندگی روبرو شده و این تجربیات به او کمک کردهاند تا به شناختی عمیقتر از خود و دنیایش برسد.
بارکش اهرمن لشکری شهریار
از پی نان جوین تیغ ستم بر کشید
هوش مصنوعی: یک شخص قوی و یاری دهنده، که به مانند یک فرمانده است، به دنبال تأمین نیازهای خود به میدان میآید و برای دفاع از خود، سلاحی از ظلم به دست میگیرد.
زشت به چشمش نکوست مغز نداند ز پوست
مردک بیگانه دوست سینهٔ خویشان درید
هوش مصنوعی: در نظر او چیزهای زشت زیبا به نظر میرسد و او از عمق مطلب خبر ندارد. این فرد غریبه که با دوستانش رابطهای ندارد، در سینهی خویش روابط نزدیکانش را نیز پاره کرده است.
داروی بیهوشی است تاج ، کلیسا ، وطن
جان خداداد را خواجه بجامی خرید
هوش مصنوعی: تاج، کلیسا و وطن همچون دارویی هستند که جان الهی را از خواب بیدار میکنند، و خواجه بجامی اینها را به دست آورد.
کارل مارکس
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حرمت و اهمیتی که برای حفظ و تداوم سنتها و ارزشها قائل هستیم، میپردازد. به نوعی اشاره دارد که یادگیری و انتقال دانش و تجربیات از نسلها به نسلهای بعدی، بخش مهمی از زندگی اجتماعی و فرهنگی ماست. اگر این روند قطع شود، ممکن است سرنوشتمان تحت تاثیر قرار گیرد.
رازدان جزو و کل از خویش نامحرم شد است
آدم از سرمایهداری قاتل آدم شد است
هوش مصنوعی: آن کسی که به رازهای جزئی و کلی آگاه بود، حال دیگر از خود بیگانه شده و آدمی که تحت تأثیر سرمایهداری قرار گرفته، انسانیت خود را از دست داده است.
هگل
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع میپردازد که به طور کلی انسانها از دورانی که در آن زندگی میکنند، تحت تأثیر قرار میگیرند و باید با خصوصیات و شرایط زمان خود آشنا شوند. آنها به مانند یک نشانگر از تحولات و تغییرات آن دوران هستند و این تأثیرات میتواند بر رفتارها، عقاید و آرزوهایشان اثر بگذارد. به نوعی، این بیانگر ارتباط عمیق بین انسان و زمانهاش است.
جلوه دهد باغ و راغ معنی مستور را
عین حقیقت نگر حنظل و انگور را
هوش مصنوعی: زیبایی باغ و دشت، نمایانگر حقیقتی پنهان است. اگر با دیدی عمیق و واقعنگر به آنچه که هست نظر بیفکنیم، میتوانیم واقعیت تلخ و شیرین را درک کنیم.
فطرت اضداد خیز لذت پیکار داد
خواجه و مزدور را ، آمر و مأمور را
هوش مصنوعی: در درون ما، تضادهای مختلفی وجود دارد که به ما احساس لذت میبخشد. این تضادها باعث میشود که خواص و حقایق مختلفی مانند خواستهها و وظایف، فرمانده و زیر دستان، در کنار هم قرار بگیرند و زندگی را پر از چالش و درگیری کنند.
تولستوی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زندگی پر از چالشها و مشکلات است، اما با تلاش و اراده میتوان بر آنها غلبه کرد. در واقع، اگر انسان نخواهد تسلیم شود و به مبارزه ادامه دهد، میتواند بر سختیها فائق آید و به مسیر خود ادامه دهد.
عقل دو رو آفرید فلسفهٔ خودپرست!
درس رضا میدهی بندهٔ مزدور را؟
هوش مصنوعی: عقل با ظاهر دوگانهاش، فلسفهای را به وجود آورد که به خودخواهی متمایل است! آیا تو به کسی که در خدمت دیگران است، از درس راضی بودن یاد میدهی؟
مزدک
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم این است که زندگی انسان و تقدیر او در دست خودش است و او با انتخابها و تصمیماتش میتواند مسیر زندگیاش را شکل دهد. به عبارت دیگر، انسانها مسئول هستند که سرنوشت خود را بسازند و تغییراتی را که میخواهند ایجاد کنند.
دانهٔ ایران ز کشتِ زار و قیصر بر دمید
مرگ نو می رقصد اندر قصر سلطان و امیر
هوش مصنوعی: دانهٔ ایران از کشت و کار و تلاش بوجود آمد و به ثمر نشست. اکنون مرگ جدیدی در قصر فرمانروایان و بزرگان، به رقص درآمده است.
مدتی در آتش نمرود می سوزد خلیل
تا تهی گردد حریمش از خداوندان پیر
هوش مصنوعی: خلیل برای مدتی در آتش نمرود میسوزد تا پاک و خالی از هرگونه خدایی غیر از خداوند شود.
دور پرویزی گذشت ای کشتهٔ پرویز خیز
نعمت گم گشتهٔ خود را ز خسرو باز گیر
هوش مصنوعی: ای کسی که به دست پرویز کشته شدهای، دوران سرنوشتت تمام شده است. اکنون برخیز و از خسرو، نعمت و برکاتی را که گم کردهای، بازپس بگیر.
کوهکن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای رسیدن به قلههای بزرگ و دستیابی به اهداف عالی، باید تلاش و تلاش بیشتری کنیم و همواره با عزم و اراده پیش برویم. اگر بخواهیم به قلهای رویایی دست پیدا کنیم، باید با پشتکار و صبر کار کنیم و هیچ گاه ناامید نشویم.
نگار من که بسی ساده و کم آمیز است
ستیزه کیش و ستم کوش و فتنه انگیز است
هوش مصنوعی: دختر زیبای من بسیار ساده و بیآلایش است، اما در عین حال، اهل درگیری و دسیسه است و همیشه در حال ایجاد تفرقه و مشکل است.
برون او همه بزم و درون او همه رزم
زبان او ز مسیح و دلش ز چنگیز است
هوش مصنوعی: ظاهر او مملو از شادی و خوشی است، اما در درونش جنگ و تیرگی وجود دارد. سخنانش مانند کلام مسیح لطیف و زیباست، در حالی که دلش از دشمنی و خشونت چنگیز سرشار است.
گسست عقل و جنون رنگ بست و دیده گداخت
در آ به جلوه که جانم ز شوق لبریز است
هوش مصنوعی: عقل و جنون از هم جدا شدند و حالتهای مختلفی پیدا کردند. در این حالتی که من هستم، چشمانم به خاطر زیبایی و شوقی که در وجودم هست، ذوب میشود.
اگرچه تیشهٔ من کوه را ز پا آورد
هنوز گردش گردون بکام پرویز است
هوش مصنوعی: اگرچه من با تیشهام توانستم کوه را از جا بکنم، اما هنوز هم چرخش زمان به نفع پرویز است و او در قدرت و glory خود باقی مانده است.
ز خاک تا به فلک هر چه هست ره پیماست
قدم گشای که رفتار کاروان تیز است
هوش مصنوعی: از خاک تا آسمان هر چیزی در حال حرکت و پیشرفت است. قدم بردار، زیرا کاروان در حال حرکت سریع است.