بخش ۲۶۳ - شوپنهاور و نیچه
مرغی ز آشیانه به سیر چمن پرید
خاری ز شاخ گل بتن نازکش خلید
بد گفت فطرتِ چمنِ روزگار را
از درد خویش و هم ز غم دیگران تپید
داغی ز خون بیگنهی لاله را شمرد
اندر طلسمِ غنچه فریبِ بهار دید
گفت اندرین سرا که بنایش فتاده کج
صبحی کجا که چرخ درو شامها نچید
نالید تا به حوصلهٔ آن نوا طراز
خون گشت نغمه و ز دو چشمش فرو چکید
سوز فغان او بدل هدهدی گرفت
با نوک خویش خار ز اندام او کشید
گفتش که سود خویش ز جیب زیان برآر
گل از شکاف سینه زرِ ناب آفرید
درمان ز درد ساز اگر خسته تن شوی
خوگر به خار شو که سراپا چمن شوی
بخش ۲۶۲ - جمعیت الاقوام: بَرفِتَد تا روشِ رزم درین بزم کهنبخش ۲۶۴ - فلسفه و سیاست: فلسفی را با سیاست دان بیک میزان مسنج
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرغی ز آشیانه به سیر چمن پرید
خاری ز شاخ گل بتن نازکش خلید
هوش مصنوعی: پرندهای از آشیانهاش به سمت چمنها پرواز کرد و در حین پرواز، به یک خار از شاخه گل برخورد کرد که به بدن لطیف و نازکش آسیب رساند.
بد گفت فطرتِ چمنِ روزگار را
از درد خویش و هم ز غم دیگران تپید
هوش مصنوعی: فطرت و ذات چمن در روزگار به خاطر درد و رنج خود و همچنین به خاطر غم دیگران به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و تپیده است.
داغی ز خون بیگنهی لاله را شمرد
اندر طلسمِ غنچه فریبِ بهار دید
هوش مصنوعی: غنچهای که فریب بهار را میخورد، درد و رنجی از خون بیگناهی را حس میکند و این درد را در دلش نگه میدارد.
گفت اندرین سرا که بنایش فتاده کج
صبحی کجا که چرخ درو شامها نچید
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که در این خانه، ساختارش خراب شده است. صبحی که در آن، گردش زمان و اتفاقاتش به خوبی پیش نرود، هیچگاه به شبهای خوب و آرام نخواهد رسید.
نالید تا به حوصلهٔ آن نوا طراز
خون گشت نغمه و ز دو چشمش فرو چکید
هوش مصنوعی: او به خاطر آن نوا نالید و با صبر و حوصله، صدایش به گونهای شد که شبیه خون جاری گشت و از چشمانش اشک ریخت.
سوز فغان او بدل هدهدی گرفت
با نوک خویش خار ز اندام او کشید
هوش مصنوعی: ناله و صدای او به اندازهای عمیق و احساسی بود که چیزی مانند درد و رنج هدهدی را به وجود آورد. او با نوک خودش، خاری را از جسمش برداشت.
گفتش که سود خویش ز جیب زیان برآر
گل از شکاف سینه زرِ ناب آفرید
هوش مصنوعی: او به من گفت که برای به دست آوردن سود خودت، از زیانها استفاده کن و مانند گل که از دل زمین روی میآورد، زیورهای ارزشمندی خلق کن.
درمان ز درد ساز اگر خسته تن شوی
خوگر به خار شو که سراپا چمن شوی
هوش مصنوعی: اگر برای تسکین دردهایت به سختی و رنج دچار شوی، شبیه به گلزار میشوی و میتوانی بر سختیها غلبه کنی.