گنجور

بخش ۲۵۹ - شعله در آغوش دارد عشق بی پروای من

شعله در آغوش دارد عشق بی پروای من
بر نخیزد یک شرار از حکمت نازای من
چون تمام افتد سراپا ناز می گردد نیاز
قیس را لیلی همی نامند در صحرای من
بهر دهلیز تو از هندوستان آورده ام
سجدهٔ شوقی که خون گردید در سیمای من
تیغ لا در پنجه این کافر دیرینه ده
باز بنگر در جهان هنگامهٔ الای من
گردشی باید که گردون از ضمیر روزگار
دوش من باز آرد اندر کسوت فردای من
از سپهر بارگاهت یک جهان وافر نصیب
جلوه ئی داری دریغ از وادی سینای من
با خدا در پرده گویم با تو گویم آشکار
یا رسول الله او پنهان و تو پیدای من

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شعله در آغوش دارد عشق بی پروای من
بر نخیزد یک شرار از حکمت نازای من
هوش مصنوعی: عشق بی‌پروا و بی‌احتیاط من مانند شعله‌ای است که در آغوش خود نگه داشته، و از عمق تفکر و حکمت من هیچ آتش و شعله‌ای برنخیزد.
چون تمام افتد سراپا ناز می گردد نیاز
قیس را لیلی همی نامند در صحرای من
هوش مصنوعی: زمانی که همه چیز به پایان برسد، قیس که در عشق خود بسیار نازنینی و حساس است، بی‌نهایت نیازمند می‌شود. او در دنیای خود، لیلی را می‌نامد و دچار اشتیاق و آرزو می‌گردد.
بهر دهلیز تو از هندوستان آورده ام
سجدهٔ شوقی که خون گردید در سیمای من
هوش مصنوعی: برای ورود به آستان تو، از هند آورده‌ام سجده‌ای از شوق که چهره‌ام را از شدت احساس، به رنگ خون درآورده است.
تیغ لا در پنجه این کافر دیرینه ده
باز بنگر در جهان هنگامهٔ الای من
هوش مصنوعی: به تیغی که در دست این کافر قدیمی است نگاه کن، در حالی که در جهان شور و غوغایی برپا شده است.
گردشی باید که گردون از ضمیر روزگار
دوش من باز آرد اندر کسوت فردای من
هوش مصنوعی: یک چرخشی لازم است تا آسمان از دل روزگار دیشب من، نقابی برای فردای من بسازد.
از سپهر بارگاهت یک جهان وافر نصیب
جلوه ئی داری دریغ از وادی سینای من
هوش مصنوعی: از آسمان ثروت و عظمت تو، جهانی پرنعمت به من رسیده است، ولی با این حال، کاش که من هم از نور حضور تو در وادی سینا بهره‌مند می‌شدم.
با خدا در پرده گویم با تو گویم آشکار
یا رسول الله او پنهان و تو پیدای من
هوش مصنوعی: من با خدا به طور پنهانی صحبت می‌کنم، ولی با تو به طور روشن و آشکار سخن می‌گویم، ای پیامبر خدا؛ خداوند پنهان است و تو برای من واضح و مشخصی.