گنجور

بخش ۲۴۹ - تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد به سوز و گداز من

تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد به سوز و گداز من
که به یک نگاه محمد عربی گرفت حجاز من
چه کنم که عقل بهانه جو گرهی به روی گره زند
نظری که گردش چشم تو شکند طلسم مجاز من
نرسد فسونگری خرد به تپیدن دل زنده‌ای
ز کنشت فلسفیان در آ به حریم سوز و گداز من

اطلاعات

وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد به سوز و گداز من
که به یک نگاه محمد عربی گرفت حجاز من
هوش مصنوعی: هیجان و شوق حاضر در میخانه‌های ایرانی به آتش و اشتیاق من نمی‌رسد؛ چرا که تنها با یک نگاه محمد عربی، سرزمین من را به خود جذب کردم.
چه کنم که عقل بهانه جو گرهی به روی گره زند
نظری که گردش چشم تو شکند طلسم مجاز من
هوش مصنوعی: چه کنم که ذهن عقل من در جستجوی دلایل، نمی‌تواند به پیچیدگی‌های زندگی پاسخ دقیقی بدهد؛ نگاهی به چشمان تو کافی است تا تمام محدودیت‌ها و دلو سردرگمی‌های من را بشکند و به واقعیت‌های تازه‌ای برساند.
نرسد فسونگری خرد به تپیدن دل زنده‌ای
ز کنشت فلسفیان در آ به حریم سوز و گداز من
هوش مصنوعی: دل زنده‌ای که پر از شور و احساس است، نمی‌تواند تحت تأثیر کلمات و فلسفه‌ها قرار بگیرد. به همین دلیل، از تو می‌خواهم که به دنیای من که پر از عشق و سوز و گداز است، بیایی و با من همراه شوی.

حاشیه ها

1397/10/18 00:01
حبیب اکبری

در بیت اول فرد دوم آن به وزن درست نمی آید وسکته است که علت سکتگی آن حزف یک کلمه است . شاید آن کلمه «پرده » باشد . که بیک نگاه محمد عربی گرفت پرده اعجاز من

1397/10/18 00:01
حبیب اکبری

اشتبأً به جای کلمهٔ حجاز (اعجاز )نوشته ام امید معزورم بدارید

1399/07/04 13:10
رفیعی

چقدر زیباست