بخش ۲۴۷ - سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند
سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند
کلهٔ جم به گدای سر راهی بخشند
در ره عشق فلان ابن فلان چیزی نسیت
ید بیضای کلیمی به سیاهی بخشند
گاه شاهی به جگر گوشهٔ سلطان ندهند
گاه باشد که بزندانی چاهی بخشند
فقر را نیز جهانبان و جهانگیر کنند
که به این راه نشین تیغ نگاهی بخشند
عشق پامال خرد گشت و جهان دیگر شد
بود آیا که مرا رخصت آهی بخشند
بخش ۲۴۶ - سوز سخن ز نالهٔ مستانهٔ دل است: سوز سخن ز نالهٔ مستانهٔ دل استبخش ۲۴۸ - نه تو اندر حرم گنجی نه در بتخانه میآیی: نه تو اندر حرم گنجی نه در بتخانه میآیی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند
کلهٔ جم به گدای سر راهی بخشند
هوش مصنوعی: قدرت و عظمت را از کوهها برمیدارند و تاج و تخت جم را به گدای بینوا در سر راه میدهند.
در ره عشق فلان ابن فلان چیزی نسیت
ید بیضای کلیمی به سیاهی بخشند
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، نام مطرحی اهمیتی ندارد؛ حتی اگر شخصیتی بزرگ و شناخته شده، مانند ید بیضا، که نماد قدرت و معجزه است، به سیاهی و تاریکی دیگری اتلاق شود.
گاه شاهی به جگر گوشهٔ سلطان ندهند
گاه باشد که بزندانی چاهی بخشند
هوش مصنوعی: گاه پیش میآید که به فرزند پادشاه توجهی نمیشود و ممکن است در مقابل این بیتوجهی، به یک زندانی فرصتی داده شود.
فقر را نیز جهانبان و جهانگیر کنند
که به این راه نشین تیغ نگاهی بخشند
هوش مصنوعی: فقر هم میتواند با توانایی و قدرتی جلوهگر شود، چنان که کسانی که در این مسیر قرار دارند، میتوانند با یک نگاه خاص و برشنده، تأثیر زیادی بگذارند.
عشق پامال خرد گشت و جهان دیگر شد
بود آیا که مرا رخصت آهی بخشند
هوش مصنوعی: عشق بر عقل غلبه کرد و دنیا تغییر کرد. آیا اجازه میدهند که اندکی راحتم کنیم و آهی بکشیم؟