گنجور

بخش ۲۰۵ - عشق

عقلی که جهان سوزد یک جلوهٔ بی‌باکش
از عشق بیاموزد آیین جهان‌تابی
عشق است که در جانت هر کیفیت انگیزد
از تاب و تب رومی تا حیرت فارابی
این حرف نشاط‌آور می‌گویم و می‌رقصم
از عشق دل آساید با این همه بی‌تابی
هر معنی پیچیده در حرف نمی‌گنجد
یک لحظه به دل در شو شاید که تو دریابی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عقلی که جهان سوزد یک جلوهٔ بی‌باکش
از عشق بیاموزد آیین جهان‌تابی
هوش مصنوعی: عقلی که قدرت سوزاندن جهان را دارد، باید از عشق و شجاعت یک نمونۀ خوب بیاموزد تا بتواند در روشنایی و درخشش جهانی زندگی کند.
عشق است که در جانت هر کیفیت انگیزد
از تاب و تب رومی تا حیرت فارابی
هوش مصنوعی: عشق است که در وجودت احساسات مختلفی را به وجود می‌آورد، از هیجان و شورش رومی تا شگفتی و حیرت فارابی.
این حرف نشاط‌آور می‌گویم و می‌رقصم
از عشق دل آساید با این همه بی‌تابی
هوش مصنوعی: من با این حرف‌های شاداب‌کننده عشق، می‌رقصم و دل آرام می‌گیرد، با وجود تمام بی‌تابی‌هایم.
هر معنی پیچیده در حرف نمی‌گنجد
یک لحظه به دل در شو شاید که تو دریابی
هوش مصنوعی: هر مفهوم عمیق و پیچیده‌ای را نمی‌توان فقط با کلمات بیان کرد. بهتر است لحظه‌ای به دل خود رجوع کنی تا شاید بتوانی آن را درک کنی.