بخش ۱۹۵ - جهان عمل
هست این میکده و دعوت عام است اینجا
قسمت باده به اندازهٔ جام است اینجا
حرف آن راز که بیگانهٔ صوت است هنوز
از لب جام چکید است و کلام است اینجا
نشه از حال بگیرند و گذشتند ز قال
نکتهٔ فلسفه درد ته جام است اینجا
ما درین ره نفس دهر برانداخته ایم
آفتاب سحر او لب بام است اینجا
ای که تو پاس غلط کردهٔ خود میداری
آنچه پیش تو سکون است خرام است اینجا
ما که اندر طلب از خانه برون تاخته ایم
علم را جان بدمیدیم و عمل ساخته ایم
بخش ۱۹۴ - اگر خواهی حیات اندر خطر زی: غزالی با غزالی درد دل گفتبخش ۱۹۶ - زندگی: پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هست این میکده و دعوت عام است اینجا
قسمت باده به اندازهٔ جام است اینجا
هوش مصنوعی: این مکان جایی است که همه دعوت شدهاند و در اینجا نوشیدنی به مقدار کافی وجود دارد.
حرف آن راز که بیگانهٔ صوت است هنوز
از لب جام چکید است و کلام است اینجا
هوش مصنوعی: حرف آن راز که خارج از صوت است، هنوز از لب جام ریخته شده و اینجا کلامی وجود دارد.
نشه از حال بگیرند و گذشتند ز قال
نکتهٔ فلسفه درد ته جام است اینجا
هوش مصنوعی: نمیتوانند از وضعیت ما بیخبر بگذرند و از حرفهای ما بگذرند؛ زیرا حقیقت این است که درد و مشکلات زندگی در عمق وجود ما نهفتهاند.
ما درین ره نفس دهر برانداخته ایم
آفتاب سحر او لب بام است اینجا
هوش مصنوعی: ما در این مسیر، نفس و روح زمان را کنار گذاشتهایم و روشنایی صبح، مانند آفتابی که بر لبهی بام است، در اینجا در انتظار ماست.
ای که تو پاس غلط کردهٔ خود میداری
آنچه پیش تو سکون است خرام است اینجا
هوش مصنوعی: ای کسی که در اشتباهات خود را میپوشانی، بدان که آنچه در برابر تو آرام به نظر میرسد، در واقع در حال حرکت و تغییر است.
ما که اندر طلب از خانه برون تاخته ایم
علم را جان بدمیدیم و عمل ساخته ایم
هوش مصنوعی: ما که برای جستجوی دانش از خانه بیرون آمدهایم، جانمان را در راه علم فدای آن کردهایم و همزمان به عمل و کار نیز پرداختهایم.