بخش ۱۸۲ - حکمت و شعر
بوعلی اندر غبار ناقه گم
دست رومی پردهٔ محمل گرفت
این فرو تر رفت و تا گوهر رسید
آن بگردابی چو خس منزل گرفت
حق اگر سوزی ندارد حکمت است
شعر میگردد چو سوز از دل گرفت
بخش ۱۸۱ - لاله: آن شعله ام که صبح ازل در کنار عشقبخش ۱۸۳ - کرمک شبتاب: یک ذره بی مایه متاع نفس اندوخت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوعلی اندر غبار ناقه گم
دست رومی پردهٔ محمل گرفت
هوش مصنوعی: بوعلی به دنبال نشانهای از رومی است که در گرد و غبار شتر پنهان شده و پردهٔ محمل را گرفته است.
این فرو تر رفت و تا گوهر رسید
آن بگردابی چو خس منزل گرفت
هوش مصنوعی: این فرد به عمق بیشتری رفت و به گوهر واقعی رسید، در حالی که آن دیگری مانند خس و در گردابی گرفتار شده است.
حق اگر سوزی ندارد حکمت است
شعر میگردد چو سوز از دل گرفت
هوش مصنوعی: اگر درد و سوزی در وجود نداشته باشی، حکمت و فهم عمیقی از زندگی نداشتهای. شعر و ادبیات از دلهای پر درد و غم نشأت میگیرد.