بخش ۱۶۶ - دعا
ایکه از خمخانه فطرت بجامم ریختی
ز آتش صهبای من بگداز مینای مرا
عشق را سرمایه ساز از گرمی فریاد من
شعلهٔ بیباک گردان خاک سینای مرا
چون بمیرم از غبار من چراغ لاله ساز
تازه کن داغ مرا سوزان بصحرای مرا
بخش ۱۶۵ - گل نخستین: هنوز همنفسی در چمن نمیبینمبخش ۱۶۷ - هلال عید: نتوان ز چشم شوق رمید ای هلال عید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایکه از خمخانه فطرت بجامم ریختی
ز آتش صهبای من بگداز مینای مرا
هوش مصنوعی: ای کسی که از میخانه وجودم باده نوشیدی، از آتش شراب من، جام بلورینم را ذوب کردی.
عشق را سرمایه ساز از گرمی فریاد من
شعلهٔ بیباک گردان خاک سینای مرا
هوش مصنوعی: عشق را به عنوان یک دارایی ارزشمند در نظر بگیر و با صدای پرحرارت من، آتشینی بیپروا به وجود آور که خاک سینای وجودم را گرم کند.
چون بمیرم از غبار من چراغ لاله ساز
تازه کن داغ مرا سوزان بصحرای مرا
هوش مصنوعی: وقتی که من بمیرم، از خاکسترم لالهای روشن بسازید. زخم دلم را در دل صحرایی بسوزانید.