بخش ۹ - در اسرار شریعت
نکته ها از پیر روم آموختم
خویش را در حرف او واسوختم
مال را گر بهر دین باشی حمول
«نعم مال صالح’‘ گوید رسول
رومی
گر نداری اندر این حکمت نظر
تو غلام و خواجهٔ تو سیم و زر
از تهی دستان گشاد امتان
از چنین منعم فساد امتان
جدت اندر چشم او خوار است و بس
کهنگی را او خریدار است و بس
در نگاهش ناصواب آمد صواب
ترسد از هنگامه های انقلاب
خواجه نان بندهٔ مزدور خورد
آبروی دختر مزدور برد
در حضورش بنده می نالد چو نی
بر لب او ناله های پی به پی
نی بجامش باده و نی در سبوست
کاخها تعمیر کرد و خود بکوست
ایخوش آن منعم که چون درویش زیست
در چنین عصری خدا اندیش زیست
تا ندانی نکتهٔ اکل حلال
بر جماعت زیستن گردد وبال
آه یورپ زین مقام آگاه نیست
چشم او «ینظر بنور الله» نیست
او نداند از حلال و از حرام
حکمتش خام است و کارش ناتمام
امتی بر امتی دیگر چرد
دانه این می کارد آن حاصل برد
از ضعیفان نان ربودن حکمتست
از تن شان جان ربودن حکمتست
شیوهٔ تهذیب نو آدم دری است
پردهٔ آدم دری سوداگری است
این بنوک این فکر چالاک یهود
نور حق از سینهٔ آدم ربود
تا ته و بالا نگردد این نظام
دانش و تهذیب و دین ، سودای خام
آدمی اندر جهان خیر و شر
کم شناسد نفع خود را از ضرر
کس نداند زشت و خوب کار چیست
جادهٔ هموار و ناهموار چیست
شرع بر خیزد ز اعماق حیات
روشن از نورش ظلام کائنات
گر جهان داند حرامش را حرام
تا قیامت پخته ماند این نظام
نیست این کار فقیهان ای پسر
با نگاهی دیگری او را نگر
حکمش از عدلست و تسلیم و رضاست
بیخ او اندر ضمیر مصطفی است
از فراق است آرزوها سینه تاب
تو نمانی چون شود او بی حجاب
از جدائی گرچه جان آید بلب
وصل او کم جو رضای او طلب
مصطفی داد از رضای او خبر
نیست در احکام دین چیزی دگر
تخت جم پوشیده زیر بوریاست
فقر و شاهی از مقامات رضاست
حکم سلطان گیر و از حکمش منال
روز میدان نیست روز قیل و قال
تا توانی گردن از حکمش پیچ
تا نپیچد گردن از حکم تو هیچ
از شریعت احسن التقویم شو
وارث ایمان ابراهیم شو
پس طریقت چیست ای والاصفات
شرع را دیدن به اعماق حیات
فاش میخواهی اگر اسرار دین
جز به اعماق ضمیر خود مبین
گر نبینی ، دین تو مجبوری است
اینچنین دین از خدا مهجوری است
بنده تا حق را نبیند آشکار
بر نمی آید ز جبر و اختیار
تو یکی در فطرت خود غوطه زن
مرد حق شو بر ظن و تخمین متن
تا ببینی زشت و خوب کار چیست
اندر این نه پردهٔ اسرار چیست
هر که از سر نبی گیرد نصیب
هم به جبریل امین گردد قریب
ای که می نازی به قرآن عظیم
تا کجا در حجره می باشی مقیم
در جهان اسرار دین را فاش کن
نکته شرع مبین را فاش کن
کس نگردد در جهان محتاج کس
نکته شرع مبین این است و بس
مکتب و ملا سخنها ساختند
مؤمنان این نکته را نشناختند
زنده قومی بود از تأویل مرد
آتش او در ضمیر او فسرد
صوفیان با صفا را دیده ام
شیخ مکتب را نکو سنجیده ام
عصر من پیغمبری هم آفرید
آنکه در قرآن بغیر از خود ندید
هر یکی دانای قرآن و خبر
در شریعت کم سواد و کم نظر
عقل و نقل افتاده در بند هوس
منبرشان منبر کاک است و بس
زین کلیمان نیست امید گشود
آستین ها بی ید بیضا چه سود
کار اقوام و ملل ناید درست
از عمل بنما که حق در دست تست
بخش ۸ - مرد حر: مرد حر محکم ز ورد «لاتخف»بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان: ای هماله ! ای اطک ، ای رود گنگ
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نکته ها از پیر روم آموختم
خویش را در حرف او واسوختم
هوش مصنوعی: من نکات مهمی را از آن پیر روم فراگرفتم و شخصیت خودم را در کلام او جستجو کردم.
مال را گر بهر دین باشی حمول
«نعم مال صالح’‘ گوید رسول
هوش مصنوعی: اگر مال و داراییات را برای دین و هدفهای نیک به کار ببری، پیامبر میفرماید که این مال، خوب و شایسته است.
رومی
هوش مصنوعی: این شعر به ما میگوید که انسانها گاهی به مشکل یا چالشهای بزرگتر از خودشان برخورد میکنند. در این مواقع، انسانها باید با قدرت و شجاعت با این چالشها روبرو شوند و به دنبال راهحلهایی باشند که به آنها کمک کند تا از این موانع عبور کنند. در واقع، شعر از ما میخواهد که امید را از دست ندهیم و به توانایی خود برای غلبه بر مشکلات ایمان داشته باشیم.
گر نداری اندر این حکمت نظر
تو غلام و خواجهٔ تو سیم و زر
هوش مصنوعی: اگر در این حکمت نگاهی نداری، پس تو مانند بنده و خادمِ ثروت و دارایی خود هستی.
از تهی دستان گشاد امتان
از چنین منعم فساد امتان
هوش مصنوعی: از دل تهیدستان، ثروت و نعمت فراوان میرسد؛ و از کسی که خود را بخشنده نشان میدهد، فساد و تباهی به وجود میآید.
جدت اندر چشم او خوار است و بس
کهنگی را او خریدار است و بس
هوش مصنوعی: پدرت در نظر او ارزش و احترامی ندارد، زیرا او فقط به چیزهای قدیمی و کهنه اهمیت میدهد و به آنها علاقهمند است.
در نگاهش ناصواب آمد صواب
ترسد از هنگامه های انقلاب
هوش مصنوعی: در نگاه او، چیزهایی که درست به نظر میرسند، نادرست میآیند و او از فراز و نشیبهای انقلاب میترسد.
خواجه نان بندهٔ مزدور خورد
آبروی دختر مزدور برد
هوش مصنوعی: کسی که به نان کافر یا انسان مزدور وابسته است، به آبروی دیگری آسیب میزند.
در حضورش بنده می نالد چو نی
بر لب او ناله های پی به پی
هوش مصنوعی: در حضور او، من مانند نی ناله می زنم و سرم را به سمت او میچرخانم و هر بار نالههای جدیدی را از دل برمیآورم.
نی بجامش باده و نی در سبوست
کاخها تعمیر کرد و خود بکوست
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که این فرد هیچ نوشیدنی در جام خود ندارد و هیچ جرعهای در ظرفش نیست. او به ساخت و ساز و تعمیر کاخها مشغول شده، اما به خود او توجهی ندارد.
ایخوش آن منعم که چون درویش زیست
در چنین عصری خدا اندیش زیست
هوش مصنوعی: درود بر کسی که زندگیاش مانند یک درویش است، در زمانی که دنیا و مادیت پیش روی اوست، به فکر خدا و معنویات است.
تا ندانی نکتهٔ اکل حلال
بر جماعت زیستن گردد وبال
هوش مصنوعی: اگر نمیدانی چگونه با دیگران زندگی کنی و نکات زندگی سالم را رعایت نکنی، این کار میتواند برایت مشکلآفرین شود.
آه یورپ زین مقام آگاه نیست
چشم او «ینظر بنور الله» نیست
هوش مصنوعی: آه، اروپا از این مقام خبر ندارد. چشمانش توان دیدن نور خداوند را ندارند.
او نداند از حلال و از حرام
حکمتش خام است و کارش ناتمام
هوش مصنوعی: او نمیداند چه چیزی مجاز است و چه چیزی ممنوع، فهمش ناقص است و کارهایش نیمهتمام میماند.
امتی بر امتی دیگر چرد
دانه این می کارد آن حاصل برد
هوش مصنوعی: یک گروه افراد برای دیگری زحمات و تلاشهای خود را میکوشند، در حالی که یکی از آنها تلاش میکند و دیگری از آن بهرهبرداری میکند.
از ضعیفان نان ربودن حکمتست
از تن شان جان ربودن حکمتست
هوش مصنوعی: از افراد ضعیف بهرهکشی کردن، نوعی دانش و آگاهی است و این که از وجودشان به نفع خود استفاده کنیم، نشاندهندهی درک ما از اصول زندگی است.
شیوهٔ تهذیب نو آدم دری است
پردهٔ آدم دری سوداگری است
هوش مصنوعی: روش آموزش و تربیت انسان، راهی است که به درون انسانها میپیوندد و تلاش برای رشد و کمال او مانند یک تجارت و سرمایهگذاری است.
این بنوک این فکر چالاک یهود
نور حق از سینهٔ آدم ربود
هوش مصنوعی: این اندیشه و تفکر سریع یهود، نور حقیقت را از درون آدم گرفته است.
تا ته و بالا نگردد این نظام
دانش و تهذیب و دین ، سودای خام
هوش مصنوعی: تا زمانی که این نظام دانش، تربیت و دین به درستی و به طور کامل شکل نگیرد، آرزوها و خواستههای ناپخته و بیاساس بیفایده خواهد بود.
آدمی اندر جهان خیر و شر
کم شناسد نفع خود را از ضرر
هوش مصنوعی: انسان در زندگی به خوبی و بدی آگاهی چندانی ندارد و نمیتواند آنچه برای او مفید است را از آنچه مضر است، تشخیص دهد.
کس نداند زشت و خوب کار چیست
جادهٔ هموار و ناهموار چیست
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند که کارهای خوب و بد چیست، و راههای هموار و ناهموار چه تفاوتی دارند.
شرع بر خیزد ز اعماق حیات
روشن از نورش ظلام کائنات
هوش مصنوعی: قوانین و اصول دینی از دل زندگی سرچشمه میگیرند و با روشنایی خود، تاریکیهای جهان را روشن میکنند.
گر جهان داند حرامش را حرام
تا قیامت پخته ماند این نظام
هوش مصنوعی: اگر جهان بداند چیزی حرام است، آن چیز تا قیامت حرام باقی میماند و نظام همچنان پابرجا میماند.
نیست این کار فقیهان ای پسر
با نگاهی دیگری او را نگر
هوش مصنوعی: این کار علمای دین نیست، پسر، با یک دیدگاه متفاوت به او نگاه کن.
حکمش از عدلست و تسلیم و رضاست
بیخ او اندر ضمیر مصطفی است
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که فرمان و تصمیم الهی بر پایه عدالت، تسلیم و رضا است و در عمق وجود پیامبر، یعنی حضرت محمد (ص)، این حقیقت نهفته است.
از فراق است آرزوها سینه تاب
تو نمانی چون شود او بی حجاب
هوش مصنوعی: از جدایی، آرزوها در دل میتپند، اما سینه از غم تو تاب نخواهد آورد زمانی که او بیپرده و آشکار گردد.
از جدائی گرچه جان آید بلب
وصل او کم جو رضای او طلب
هوش مصنوعی: اگرچه جدایی ممکن است جان را به درد آورد، اما به خاطر ارتباط با او نباید به دنبال رضایت غیر از خواسته او باشی.
مصطفی داد از رضای او خبر
نیست در احکام دین چیزی دگر
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که پیامبر اسلام (مصطفی) از رضایت خداوند خبر نداشته و در قوانین دین نیز چیزی فراتر از آنچه موجود است، وجود ندارد. به طور کلی، این عبارت به این نکته اشاره دارد که معرفت و علم به اراده و محبت الهی در درک احکام دین محدود است.
تخت جم پوشیده زیر بوریاست
فقر و شاهی از مقامات رضاست
هوش مصنوعی: تخت سلطنت تحت پوشش غم و فقر است و این نکته نشان میدهد که حتی مقامهای بلندمرتبه مانند شاهی نیز در واقع از رضایت و نارضایتی حاصل میشوند.
حکم سلطان گیر و از حکمش منال
روز میدان نیست روز قیل و قال
هوش مصنوعی: باید به قوانین و دستورات مسئولان اعتنا کنی و از آنها سرپیچی نداشته باشی، چون در شرایط دشوار و پراشتباه، فرصت بحث و جدل وجود ندارد.
تا توانی گردن از حکمش پیچ
تا نپیچد گردن از حکم تو هیچ
هوش مصنوعی: هرقدر که میتوانی از دستورات و احکام پیروی کن و زیر بار آنها نرو، چرا که نخواهی توانست از تصمیمات و دستورات تو سرپیچی کنی.
از شریعت احسن التقویم شو
وارث ایمان ابراهیم شو
هوش مصنوعی: به بهترین شکل و طبق اصول اخلاقی زندگی کن و وارث ایمان و اعتقادات ابراهیم خلیل (ع) باش.
پس طریقت چیست ای والاصفات
شرع را دیدن به اعماق حیات
هوش مصنوعی: طریقت یعنی روش صحیح زندگی، و این روش را باید در عمق قوانین و اصول مذهبی جستجو کرد.
فاش میخواهی اگر اسرار دین
جز به اعماق ضمیر خود مبین
هوش مصنوعی: اگر میخواهی اسرار دین را بهوضوح درک کنی، فقط به دل خودت نگاه کن و آن را درون خودت جستجو کن.
گر نبینی ، دین تو مجبوری است
اینچنین دین از خدا مهجوری است
هوش مصنوعی: اگر نبیند، ناچار هستی به این حالت زندگی کنی و اینگونه دین تو از خدا دور و بیخبر است.
بنده تا حق را نبیند آشکار
بر نمی آید ز جبر و اختیار
هوش مصنوعی: اگر بنده نتواند حقیقت را به وضوح ببیند، هرگز از زیر بار تقدیر و آزادی اراده خودش خارج نخواهد شد.
تو یکی در فطرت خود غوطه زن
مرد حق شو بر ظن و تخمین متن
هوش مصنوعی: شما باید به درون خود بروید و حقیقت را جستجو کنید. از ظن و حدس و گمان دوری کنید و به واقعیتها بپردازید.
تا ببینی زشت و خوب کار چیست
اندر این نه پردهٔ اسرار چیست
هوش مصنوعی: برای اینکه بفهمی زشت و خوب کار چه چیزی است، باید بدانید که در این نه پردهٔ اسرار چه میگذرد.
هر که از سر نبی گیرد نصیب
هم به جبریل امین گردد قریب
هوش مصنوعی: هر کس که از راه نبی بهرهای ببرد، به مقام و نزدیکی جبرئیل امین نیز دست پیدا میکند.
ای که می نازی به قرآن عظیم
تا کجا در حجره می باشی مقیم
هوش مصنوعی: ای کسی که به قرآن بزرگ خود میبالید، تا چه زمانی در این اتاق خالی میمانی؟
در جهان اسرار دین را فاش کن
نکته شرع مبین را فاش کن
هوش مصنوعی: در دنیای ما، رازهای دین را آشکار کن و نکات روشن و واضح شریعت را بیان کن.
کس نگردد در جهان محتاج کس
نکته شرع مبین این است و بس
هوش مصنوعی: هیچکس در دنیا نباید به دیگران نیازمند باشد؛ این نکتهای است که در دین به وضوح بیان شده و مهمتر از آن چیزی نیست.
مکتب و ملا سخنها ساختند
مؤمنان این نکته را نشناختند
هوش مصنوعی: مکتب و علما حرفهای زیادی را مطرح کردند، اما مؤمنان به این نکته توجه نکردند.
زنده قومی بود از تأویل مرد
آتش او در ضمیر او فسرد
هوش مصنوعی: گروهی از مردم بودند که بر اثر تفکر و تفسیر عمیق، به روشنی و آگاهی رسیدند و درونی پر از آتش و احساسات شدید داشتند.
صوفیان با صفا را دیده ام
شیخ مکتب را نکو سنجیده ام
هوش مصنوعی: افراد صفایی که به آرامش و حقیقت نزدیکند را دیدهام و رفتار و تفکرات استادان مکتب را به خوبی بررسی کردهام.
عصر من پیغمبری هم آفرید
آنکه در قرآن بغیر از خود ندید
هوش مصنوعی: در دوران من، پیامبری به وجود آمد که در قرآن تنها خود را دید و کسی دیگر را نرساند.
هر یکی دانای قرآن و خبر
در شریعت کم سواد و کم نظر
هوش مصنوعی: هر یک از کسانی که قرآن و اخبار را میدانند، در زمینه شریعت ممکن است کمی سواد و دانایی کمتری داشته باشند.
عقل و نقل افتاده در بند هوس
منبرشان منبر کاک است و بس
هوش مصنوعی: عقل و علم گرفتار تمایلات نفسانی شدهاند و جایگاه آنها فقط یک منبر بیمحتوا است.
زین کلیمان نیست امید گشود
آستین ها بی ید بیضا چه سود
هوش مصنوعی: هیچ امیدی به گشایش مشکلها نیست، زیرا اگر دستها را بالا ببریم ولی کمک و نوری وجود نداشته باشد، فایدهای ندارد.
کار اقوام و ملل ناید درست
از عمل بنما که حق در دست تست
هوش مصنوعی: کار و فعالیت اقوام و ملل درست نمیشود مگر با عمل و اقدام درست، چرا که حقیقت و حقایق در دستان تو قرار دارد.
حاشیه ها
1403/07/15 20:10
پیمان قریب
با سلام و عرض ادب خدمت بزرگواران این سکو
علامه اقبال مقام و منزلت غیر قابل انکار دارد جاییکه علی شریعتی در مورد ایشان کتابی دارد به عنوان ما و اقبال
این بنوک این فکر چالاک یهود
نور حق از سینه آدم ربود