بخش ۴۷ - آشکارا می شود روح هندوستان
آسمان شق گشت و حوری پاک زاد
پرده را از چهره خود بر گشاد
در جبینش نار و نور لایزال
در دو چشم او سرور لایزال
حله ئی در بر سبکتر از سحاب
تار و پودش از رگ برگ گلاب
با چنین خوبی نصبیش طوق و بند
بر لب او ناله های درد مند
گفت رومی «روح هند است این نگر
از فغانش سوزها اندر نگر»
بخش ۴۶ - قلزم خونین: آنچه دیدم می نگنجد در بیانبخش ۴۸ - روح هندوستان ناله و فریاد می کند: شمع جان افسرد در فانوس هند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آسمان شق گشت و حوری پاک زاد
پرده را از چهره خود بر گشاد
هوش مصنوعی: آسمان شکافته شد و یک حوری پاک پرده را از چهرهاش کنار زد.
در جبینش نار و نور لایزال
در دو چشم او سرور لایزال
هوش مصنوعی: در پیشانی او همواره شعلهای از آتش و نور وجود دارد و در چشمانش همواره شادی و خوشحالی بیپایان مشاهده میشود.
حله ئی در بر سبکتر از سحاب
تار و پودش از رگ برگ گلاب
هوش مصنوعی: لباسی بر تن دارد که از ابرهای سبکتر است و تار و پود آن از رگ و برگ گل محمدی با طراوت و خوشبو درست شده است.
با چنین خوبی نصبیش طوق و بند
بر لب او ناله های درد مند
هوش مصنوعی: با این همه خوبی و زیبایی، به جای آنکه از زندگی لذت ببرد، فقط دردی دلخراش بر لبانش حک شده است.
گفت رومی «روح هند است این نگر
از فغانش سوزها اندر نگر»
هوش مصنوعی: رومی میگوید که این صدا و فریاد، روح و باطن هندوستان را نشان میدهد و از آن میتوان به深ای درونش پی برد.