بخش ۴۰ - نوای غالب
«بیا که قاعدهٔ آسمان بگردانیم
قضا بگردش رطل گران بگردانیم
اگر ز شحنه بود گیر و دار نندیشیم
وگر ز شاه رسد ارمغان بگردانیم
اگر کلیم شود همزبان سخن نکنیم
وگر خلیل شود میهمان بگردانیم
بجنگ باج ستانان شاخساری را
تهی سبد ز در گلستان بگردانیم
به صلح بال فشانان صبحگاهی را
ز شاخسار سوی آشیان بگردانیم
ز حیدریم من و تو ز ما عجب نبود
گر آفتاب سوی خاوران بگردانیم»
بخش ۳۹ - نوای حلاج: ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیستبخش ۴۱ - نوای طاهره: گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
«بیا که قاعدهٔ آسمان بگردانیم
قضا بگردش رطل گران بگردانیم
هوش مصنوعی: بیا تا سرنوشت آسمان را تغییر دهیم و تقدیر را به سمت خود بکشیم.
اگر ز شحنه بود گیر و دار نندیشیم
وگر ز شاه رسد ارمغان بگردانیم
هوش مصنوعی: اگر از طرف پاسبانان مشکلی پیش آمد نگران نباشیم و اگر خبری از شاه بیاید، باید خود را آماده کنیم و او را همراهی کنیم.
اگر کلیم شود همزبان سخن نکنیم
وگر خلیل شود میهمان بگردانیم
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند کلیم (حضرت موسی) به ما بپیوندد، با او صحبت نخواهیم کرد و اگر کسی شبیه خلیل (حضرت ابراهیم) به ما بیاید، او را مورد استقبال و پذیرایی قرار خواهیم داد.
بجنگ باج ستانان شاخساری را
تهی سبد ز در گلستان بگردانیم
هوش مصنوعی: در برابر کسانی که از دیگران بهرهکشی میکنند، باید مقاومت کنیم و بهگونهای رفتار کنیم که فضای گلستان را از وجود آنها پاک کنیم.
به صلح بال فشانان صبحگاهی را
ز شاخسار سوی آشیان بگردانیم
هوش مصنوعی: بیایید صبح را با آرامش و زیبایی هر چه بیشتر به سوی خانههایمان هدایت کنیم.
ز حیدریم من و تو ز ما عجب نبود
گر آفتاب سوی خاوران بگردانیم»
هوش مصنوعی: از حیدر (علی) هستیم و اینکه تو و من از یکدیگر تعجب نکنیم، اگر خورشید را به سمت شرق بچرخانیم.