بخش ۲۳ - حکومت الهی
بندهٔ حق بی نیاز از هر مقام
نی غلام او را نه او کس را غلام
رسم و راه و دین و آئینش ز حق
زشت و خوب و تلخ و نوشینش ز حق
عقل خود بین غافل از بهبود غیر
سود خود بیند نبیند سود غیر
وحی حق بینندهٔ سود همه
در نگاهش سود و بهبود همه
عادل اندر صلح و هم اندر مصاف
وصل و فصلش لایراعی لایخاف
غیر حق چون ناهی و آمر شود
زور ور بر ناتوان قاهر شود
زیر گردون آمری از قاهری است
آمری از «ما سوی الله» کافری است
قاهر آمر که باشد پخته کار
از قوانین گرد خود بندد حصار
جره شاهین تیز چنگ و زود گیر
صعوه را در کارها گیرد مشیر
قاهری را شرع و دستوری دهد
بی بصیرت سرمه با کوری دهد
حاصل آئین و دستور ملوک
دهخدایان فربه و دهقان چو دوک
وای بر دستور جمهور فرنگ
مرده تر شد مرده از صور فرنگ
حقه بازان چون سپهر گرد گرد
از امم بر تختهٔ خود چیده نرد
شاطران این گنج ور آن رنج بر
هر زمان اندر کمین یکدگر
فاش باید گفت سر دلبران
ما متاع و این همه سوداگران
دیده ها بی نم ز حب سیم و زر
مادران را بار دوش آمد پسر
وای بر قومی که از بیم ثمر
می برد نم را ز اندام شجر
تا نیارد زخمه از تارش سرود
می کشد نازاده را اندر وجود
گرچه دارد شیوه های رنگ رنگ
من به جز عبرت نگیرم از فرنگ
ای به تقلیدش اسیر آزاد شو
دامن قرآن بگیر آزاد شو
بخش ۲۲ - محکمات عالم قرآنی خلافت آدم: در دو عالم هر کجا آثار عشقبخش ۲۴ - ارض ملک خداست: سر گذشت آدم اندر شرق و غرب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بندهٔ حق بی نیاز از هر مقام
نی غلام او را نه او کس را غلام
هوش مصنوعی: خدمتگزار خداوند از هر جایگاه و مقام بینیاز است. او نه غلام خداوند است و نه هیچکس دیگری او را غلام خود دارد.
رسم و راه و دین و آئینش ز حق
زشت و خوب و تلخ و نوشینش ز حق
هوش مصنوعی: آیین و روش او از حق نشأت میگیرد، و همه خوبیها و بدیها، تلخیها و شیرینیها نیز بر اساس حق هستند.
عقل خود بین غافل از بهبود غیر
سود خود بیند نبیند سود غیر
هوش مصنوعی: آدمی که فقط به منافع شخصی خود توجه دارد، درک درستی از بهبود اوضاع دیگران ندارد و تنها به دنبال نفع خود میباشد. او نمیتواند منافع دیگران را ببیند.
وحی حق بینندهٔ سود همه
در نگاهش سود و بهبود همه
هوش مصنوعی: وحی خداوند، دیدگاه روشنی است که به همه سود و بهبودی میدهد و همه چیز را در یک نگاه مثبت و سودمند نشان میدهد.
عادل اندر صلح و هم اندر مصاف
وصل و فصلش لایراعی لایخاف
هوش مصنوعی: فرد عادل در زمان صلح و نیز در زمان جنگ به طور یکسان عمل میکند و از قضاوت خود چشمپوشی نمیکند و از عواقب تصمیماتش نمیترسد.
غیر حق چون ناهی و آمر شود
زور ور بر ناتوان قاهر شود
هوش مصنوعی: وقتی کسی که حق را نادیده میگیرد و به دیگران دستور میدهد، بر ناتوانترها سلطه پیدا میکند و آنها را تحت فشار قرار میدهد.
زیر گردون آمری از قاهری است
آمری از «ما سوی الله» کافری است
هوش مصنوعی: زیر آسمان، چیزی وجود دارد که در آن قدرت و سلطهای هست و همه چیز غیر از خداوند، نادرست و بیاعتبار است.
قاهر آمر که باشد پخته کار
از قوانین گرد خود بندد حصار
هوش مصنوعی: این شعر به شخصیتی اشاره دارد که قدرت و نفوذ زیادی دارد و توانسته با تجربه و دانش خود، قوانین را به خوبی درک کرده و بر اساس آنها اقدام کند. او به گونهای عمل میکند که اطراف خود را با محدودیتهایی احاطه کرده و امنیت و نظم را برقرار میسازد.
جره شاهین تیز چنگ و زود گیر
صعوه را در کارها گیرد مشیر
هوش مصنوعی: جره شاهین با تیزی و سرعتش در کارها به خوبی میتواند صعوه (پرندهای کوچک) را شکار کند و در این کار، تجربه و راهنمایی به او کمک میکند.
قاهری را شرع و دستوری دهد
بی بصیرت سرمه با کوری دهد
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ میتواند به کسی که هیچ درک و بصیرتی ندارد، دستوری بدهد که او را به نابودی و کوری بکشاند.
حاصل آئین و دستور ملوک
دهخدایان فربه و دهقان چو دوک
هوش مصنوعی: نتیجه روشها و قوانین پادشاهان، مانند دوکها، ثروتمند و کشاورزان را پرورش میدهد.
وای بر دستور جمهور فرنگ
مرده تر شد مرده از صور فرنگ
هوش مصنوعی: ناله و افسوس بر وضع و نظام سیاسی فرنگی است که به مراتب از مردگان نیز بیرمقتر شده است.
حقه بازان چون سپهر گرد گرد
از امم بر تختهٔ خود چیده نرد
هوش مصنوعی: دودمان حقهبازان مانند آسمان، از میان ملتها، نرد خود را بر روی تخته میچینند.
شاطران این گنج ور آن رنج بر
هر زمان اندر کمین یکدگر
هوش مصنوعی: کسانی که در جستجوی گنج هستند یا برای آن زحمت میکشند، همیشه در هر زمان مراقب یکدیگر هستند و به دنبال فرصتی برای بهرهبرداری از یکدیگر هستند.
فاش باید گفت سر دلبران
ما متاع و این همه سوداگران
هوش مصنوعی: باید به طور روشن بیان کرد که عشق و دلبران ما ارزشمند است و این همه افراد سودجو در این راه متوجه این ارزش نشدهاند.
دیده ها بی نم ز حب سیم و زر
مادران را بار دوش آمد پسر
هوش مصنوعی: چشمها به یاد عشق طلا و نقره، برای مادرانی که بار سنگین پسرانشان را تحمل کردهاند، پر از اشک شده است.
وای بر قومی که از بیم ثمر
می برد نم را ز اندام شجر
هوش مصنوعی: وای بر مردمی که به خاطر ترس از اثرات میوه، رطوبت را از درختان میگیرند.
تا نیارد زخمه از تارش سرود
می کشد نازاده را اندر وجود
هوش مصنوعی: تا زمانی که زخمهای از تارش نیفتد، نازاده در وجود خود آواز نمیخواند.
گرچه دارد شیوه های رنگ رنگ
من به جز عبرت نگیرم از فرنگ
هوش مصنوعی: هرچند که شیوهها و سبکهای متنوعی دارم، اما از فرهنگهای دیگر تنها عبرتی نمیآموزم.
ای به تقلیدش اسیر آزاد شو
دامن قرآن بگیر آزاد شو
هوش مصنوعی: ای کسی که تحت تأثیر دیگران هستی، خود را رها کن و به آغوش قرآن پناه ببر.