بخش ۲۲ - محکمات عالم قرآنی خلافت آدم
در دو عالم هر کجا آثار عشق
ابن آدم سری از اسرار عشق
سر عشق از عالم ارحام نیست
او ز سام و حام و روم و شام نیست
کوکب بی شرق و غرب و بی غروب
در مدارش نی شمال و نی جنوب
حرف انی جاعل تقدیر او
از زمین تا آسمان تفسیر او
مرگ و قبر و حشر و نشر احوال اوست
نور و نار آن جهان اعمال اوست
او امام و او صلوت و او حرم
او مداد و او کتاب و او قلم
خرده خرده غیب او گردد حضور
نی حدود او را نه ملکش را ثغور
از وجودش اعتبار ممکنات
اعتدال او عیار ممکنات
من چه گویم از یم بی ساحلش
غرق اعصار و دهور اندر دلش
آنچه در آدم بگنجد عالم است
آنچه در عالم نگنجد آدم است
آشکارا مهر و مه از جلوتش
نیست ره جبریل را در خلوتش
برتر از گردون مقام آدم است
اصل تهذیب احترام آدم است
زندگی ای زنده دل دانی که چیست
عشق یک بین در تماشای دوئی است
مرد و زن وابستهٔ یکدیگرند
کائنات شوق را صورتگرند
زن نگهدارندهٔ نار حیات
فطرت او لوح اسرار حیات
آتش ما را بجان خود زند
جوهر او خاک را آدم کند
در ضمیرش ممکنات زندگی
از تب و تابش ثبات زندگی
شعله ئی کز وی شرر ها در گسست
جان و تن بی سوز او صورت نبست
ارج ما از ارجمندیهای او
ما همه از نقشبندیهای او
حق ترا داد است اگر تاب نظر
پاک شو قدسیت او را نگر
ای ز دینت عصر حاضر برده تاب
فاش گویم با تو اسرار حجاب
ذوق تخلیق آتشی اندر بدن
از فروغ او فروغ انجمن
هر که بردارد ازین آتش نصیب
سوز و ساز خویش را گردد رقیب
هر زمان بر نقش خود بندد نظر
تا نگیرد لوح او نقش دگر
مصطفی اندر حرا خلوت گزید
مدتی جز خویشتن کس را ندید
نقش ما را در دل او ریختند
ملتی از خلوتش انگیختند
می توانی منکر یزدان شدن
منکر از شأن نبی نتوان شدن
گرچه داری جان روشن چون کلیم
هست افکار تو بی خلوت عقیم
از کم آمیزی تخیل زنده تر
زنده تر جوینده تر یابنده تر
علم و هم شوق از مقامات حیات
هر دو می گیرد نصیب از واردات
علم از تحقیق لذت می برد
عشق از تخلیق لذت می برد
صاحب تحقیق را جلوت عزیز
صاحب تخلیق را خلوت عزیز
چشم موسی خواست دیدار وجود
این همه از لذت تحقیق بود
لن ترانی نکته ها دارد رقیق
اندکی گم شو درین بحر عمیق
هر کجا بی پرده آثار حیات
چشمه زارش در ضمیر کائنات
در نگر هنگامهٔ آفاق را
زحمت جلوت مده خلاق را
حفظ هر نقش آفرین از خلوت است
خاتم او را نگین از خلوت است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در دو عالم هر کجا آثار عشق
ابن آدم سری از اسرار عشق
هوش مصنوعی: در هر جای دنیا که عشق وجود دارد، نشانههایی از عشق نسبت به انسان دیده میشود و این نشانهها خود حاوی رازهایی هستند.
سر عشق از عالم ارحام نیست
او ز سام و حام و روم و شام نیست
هوش مصنوعی: عشق به دنیا و خویشاوندیهای خانوادگی وابسته نیست و ریشهاش در مکانها و ملتهای خاصی نیست.
کوکب بی شرق و غرب و بی غروب
در مدارش نی شمال و نی جنوب
هوش مصنوعی: ستارهای که نه در شرق و نه در غرب و نه غروب دارد؛ در مداری قرار دارد که نه شمال دارد و نه جنوب.
حرف انی جاعل تقدیر او
از زمین تا آسمان تفسیر او
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که سخنان من دربارهی تقدیر، از پایینترین نقطه زمین تا بالاترین نقطه آسمان را شامل میشود و تمامی ابعاد و جنبههای آن را تفسیر میکند.
مرگ و قبر و حشر و نشر احوال اوست
نور و نار آن جهان اعمال اوست
هوش مصنوعی: مرگ، قبر، برانگیخته شدن و پخش شدن افراد، وضعیتهای او در دنیای دیگر است. در آن جهان، خوب و بد، به او وابسته است و به اعمالش بستگی دارد.
او امام و او صلوت و او حرم
او مداد و او کتاب و او قلم
هوش مصنوعی: او رهبر و الگو است، او نماز است و او مکان مقدس. او ابزار نوشتن و او متن و او وسیلهای برای یادداشت کردن است.
خرده خرده غیب او گردد حضور
نی حدود او را نه ملکش را ثغور
هوش مصنوعی: به تدریج وجود او آشکار میشود و مرزهای او به آرامی مشخص میشود، نه تنها سرزمین او بلکه همهی جهان اطراف او محدود به حضورش میشود.
از وجودش اعتبار ممکنات
اعتدال او عیار ممکنات
هوش مصنوعی: وجود او باعث اعتبار و تعادل در موجودات است و نشان دهنده وزن و ارزش ممکنات میباشد.
من چه گویم از یم بی ساحلش
غرق اعصار و دهور اندر دلش
هوش مصنوعی: من نمیدانم چه بگویم دربارهٔ دریا بیکرانش که زمانها و روزگارهای مختلف را در خود غرق کرده است و در عمق وجودش پنهان دارد.
آنچه در آدم بگنجد عالم است
آنچه در عالم نگنجد آدم است
هوش مصنوعی: آنچه که در وجود انسان قابل درک و فهم است، به وسعت و گستردگی عالم میرسد، اما آنچه که فراتر از ظرفیت انسان است، از بزرگی عالم است.
آشکارا مهر و مه از جلوتش
نیست ره جبریل را در خلوتش
هوش مصنوعی: در ظاهر، مهر و ماه از نور او پیداست، اما در خلوت و سکوت او، حتی جبریل هم نمیتواند به آن نور نزدیک شود.
برتر از گردون مقام آدم است
اصل تهذیب احترام آدم است
هوش مصنوعی: عالیتر از آسمانها، مقام انسان است و اصل آن، احترام به آدمیت و تربیت خوب است.
زندگی ای زنده دل دانی که چیست
عشق یک بین در تماشای دوئی است
هوش مصنوعی: زندگی، ای جاندار، میدانی عشق چیست؟ همانند نگریستن به دو سوی یک موضوع است.
مرد و زن وابستهٔ یکدیگرند
کائنات شوق را صورتگرند
هوش مصنوعی: مرد و زن به هم وابستهاند و وجودشان به همدیگر معنا میدهد. همچنین، تمام جهان و موجودات آن به خاطر عشق و اشتیاقی که دارند، شکل میگیرند و به وجود میآیند.
زن نگهدارندهٔ نار حیات
فطرت او لوح اسرار حیات
هوش مصنوعی: زن پرچمدار زندگی و نگهدارندهٔ شعلهای است که حیات را روشن میکند. ذات او بیانگر رازهای زندگی است.
آتش ما را بجان خود زند
جوهر او خاک را آدم کند
هوش مصنوعی: آتش عشق ما جان ما را میسوزاند و اصل وجود او خاک را به انسانیت میرساند.
در ضمیرش ممکنات زندگی
از تب و تابش ثبات زندگی
هوش مصنوعی: در درون او، همهٔ احتمالهای زندگی از نوسان و هیجان به آرامش و ثبات رسیده است.
شعله ئی کز وی شرر ها در گسست
جان و تن بی سوز او صورت نبست
هوش مصنوعی: شعلهای که از او جرقهها پراکنده میشود، جان و بدن را میسوزاند، اما او خود دچار سوختن نمیشود.
ارج ما از ارجمندیهای او
ما همه از نقشبندیهای او
هوش مصنوعی: مقام و ارزش ما به خاطر ویژگیها و عظمت اوست و همه ما به نوعی تحت تأثیر آثار و نشانهای او قرار داریم.
حق ترا داد است اگر تاب نظر
پاک شو قدسیت او را نگر
هوش مصنوعی: اگر میخواهی حقیقت را درک کنی و به مقام والای او نائل شوی، باید بتوانی با نگاهی خالص و بدون آلودگی به عظمت و پاکی او توجه کنی.
ای ز دینت عصر حاضر برده تاب
فاش گویم با تو اسرار حجاب
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر دین خود در عصر حاضر درخشش و شهامت داری، میگویم که با تو دربارهٔ رازی که پنهان است صحبت کنم.
ذوق تخلیق آتشی اندر بدن
از فروغ او فروغ انجمن
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق به خلق آثار هنری شعلهای در وجود من به وجود آورده است و این نور و درخشش ناشی از حضور اوست که شادی و روشنایی را به جمع میبخشد.
هر که بردارد ازین آتش نصیب
سوز و ساز خویش را گردد رقیب
هوش مصنوعی: هر کسی که از این آتش بهرهای ببرد و دچار سوزش و تلاش شود، میتواند رقیبی برای دیگران شود.
هر زمان بر نقش خود بندد نظر
تا نگیرد لوح او نقش دگر
هوش مصنوعی: هرگاه که انسان به کارها و ویژگیهای خود دقت کند و به آنها توجه داشته باشد، دیگر به صورت ناخودآگاه نمیتواند از مسیر خود منحرف شود و به امور دیگر بپردازد.
مصطفی اندر حرا خلوت گزید
مدتی جز خویشتن کس را ندید
هوش مصنوعی: پیامبر(ص) مدتی در کوه حرا تنها به دور از هر کسی به تفکر و عبادت پرداخت و هیچکس را جز خود مشاهده نکرد.
نقش ما را در دل او ریختند
ملتی از خلوتش انگیختند
هوش مصنوعی: ما را در دل او جا دادند و ملتی به خاطر او از تنهاییاش بیدار شدند.
می توانی منکر یزدان شدن
منکر از شأن نبی نتوان شدن
هوش مصنوعی: میتوانی وجود خدا را انکار کنی، اما نمیتوانی جایگاه و مقام پیامبر را انکار کنی.
گرچه داری جان روشن چون کلیم
هست افکار تو بی خلوت عقیم
هوش مصنوعی: هرچند که تو مانند کلیم (موسی) جان روشنی داری، اما افکار و اندیشههایت در تنهایی بارور نمیشوند و بیثمرند.
از کم آمیزی تخیل زنده تر
زنده تر جوینده تر یابنده تر
هوش مصنوعی: تخیل میتواند زندگی را پررنگتر و جستجوگرتر کند و به ما کمک کند تا بیشتر بیابیم و کشف کنیم.
علم و هم شوق از مقامات حیات
هر دو می گیرد نصیب از واردات
هوش مصنوعی: دانش و اشتیاق هر دو از جنبههای مهم زندگی به نوعی از الهام و تجارب جدید بهرهمند میشوند.
علم از تحقیق لذت می برد
عشق از تخلیق لذت می برد
هوش مصنوعی: علم از جستجو و بررسی حقیقت لذت میبرد، در حالی که عشق از خلق و ایجاد چیزهای جدید خوشنود میشود.
صاحب تحقیق را جلوت عزیز
صاحب تخلیق را خلوت عزیز
هوش مصنوعی: کسی که در کار تحقیق و پژوهش مهارت دارد، در جمع و میدان دیده میشود و مورد احترام است، اما کسی که خالق و هنرمند است، در گوشهنشینی و solitude به ارزش و زیباییهای خاص خود میرسد.
چشم موسی خواست دیدار وجود
این همه از لذت تحقیق بود
هوش مصنوعی: چشم موسی برای دیدن وجود و حقیقت این جهان از شادی جستجو و تحقیق مشتاق بود.
لن ترانی نکته ها دارد رقیق
اندکی گم شو درین بحر عمیق
هوش مصنوعی: هرگز مرا نخواهی دید، زیرا نکتههای ظریف و پنهانی در این موضوع وجود دارد. کمی در این دریای عمیق گم شو و به عمق آن برگرد.
هر کجا بی پرده آثار حیات
چشمه زارش در ضمیر کائنات
هوش مصنوعی: هر جایی که نشانههای زنده بودن و حیات را ببینی، میتوانی زیبایی و شکوه آن را در دل همه موجودات و جهان پیدا کنی.
در نگر هنگامهٔ آفاق را
زحمت جلوت مده خلاق را
هوش مصنوعی: هنگامی که به تماشای اوضاع جهان میپردازی، از زحمت و بار مشکلات پیش روی خود خالق را خسته نکن.
حفظ هر نقش آفرین از خلوت است
خاتم او را نگین از خلوت است
هوش مصنوعی: حفظ و نگهداری از هر هنرمند و نقشساز به تنهایی و دور از شلوغی و جمعیت بستگی دارد. به این معنا که اصول و ارزشهای حقیقی آنها در خلوت و درونیاتشان نمایان میشود.
حاشیه ها
1399/01/23 14:03
یوسف
لنترانی نکته ها دارد *رفیق*نه رقیق....
فک کنم اشتباه تایپی شده
1399/01/23 14:03
یوسف
رفیق نه رقیق(همون شعر لن ترانی نکته ها دارد)