بخش ۴ - دربیان اینکه حیات خودی از تخلیق و تولید مقاصد است
زندگانی را بقا از مدعا ست
کاروانش را درا از مدعا ست
زندگی در جستجو پوشیده است
اصل او در آرزو پوشیده است
آرزو را در دل خود زنده دار
تا نگردد مشت خاک تو مزار
آرزو جانِ جهانِ رنگ و بوست
فطرتِ هر شیٔ امینِ آرزو ست
از تمنّا رقصِ دل در سینه ها
سینه ها از تابِ او آئینه ها
طاقتِ پرواز بخشد خاک را
خضر باشد موسیِ ادراک را
دل ز سوز آرزو گیرد حیات
غیر حق میرد چو او گیرد حیات
چون ز تخلیقِ تمنّا باز ماند
شهپرش بشکست و از پرواز ماند
آرزو هنگامهآرای خودی
موجِ بیتابی ز دریای خودی
آرزو صیدِ مقاصد را کمند
دفترِ افعال را شیرازهبند
زنده را نفی تمنّا مرده کرد
شعله را نقصانِ سوز افسرده کرد
چیست اصل دیدهٔ بیدار ما
بست صورت لذتِ دیدار ما
کبکپا از شوخئ رفتار یافت
بلبل از سعی نوا منقار یافت
نی برون از نیستان آباد شد
نغمه از زندانِ او آزاد شد
عقلِ ندرتکوش و گردونتاز چیست
هیچ میدانی که این اعجاز چیست
زندگی سرمایهدار از آرزوست
عقل از زائیدگانِ بطن اوست
چیست نظمِ قوم و آئین و رسوم
چیست رازِ تازگیهای علوم
آرزوئی کو بزورِ خود شکست
سر ز دل بیرون زد و صورت به بست
دست و دندان و دماغ و چشم و گوش
فکر و تخییل و شعور و یاد و هوش
زندگی مرکب چو در جُنگاه باخت
بهر حفظ خویش این آلات ساخت
آگهی از علم و فن مقصود نیست
غنچه و گل از چمن مقصود نیست
علم از سامان، حفظِ زندگی است
علم از اسباب، تقویمِ خودی است
علم و فن از پیشخیزانِ حیات
علم و فن از خانهزادانِ حیات
ای، از رازِ زندگی بیگانه، خیز
از شرابِ مقصدی مستانه، خیز
مقصد، مثل سحر تابندهئی
ماسویٰ را آتشِ سوزندهئی
مقصدی از آسمان بالاتری
دلربائی، دلستانی، دلبری
باطلِ دیرینه را غارتگری
فتنه در جِیبی، سراپا محشری
ما ز تخلیقِ مقاصد زندهایم
از شعاعِ آرزو تابندهایم
بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد: پیکر هستی ز آثار خودی استبخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد: نقطهٔ نوری که نام او خودی است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زندگانی را بقا از مدعا ست
کاروانش را درا از مدعا ست
هوش مصنوعی: زندگی به دلیل وجود اهداف و آرزوها معنی پیدا میکند و مانند کاروانی است که برای رسیدن به مقصد خود به آن اهداف نیاز دارد.
زندگی در جستجو پوشیده است
اصل او در آرزو پوشیده است
هوش مصنوعی: زندگی در پی یافتن و رسیدن به حقیقت و معنای واقعی خود است، و این حقیقت در آرزوها و خواستههای درونی انسان نهفته است.
آرزو را در دل خود زنده دار
تا نگردد مشت خاک تو مزار
هوش مصنوعی: آرزوهایت را در دل نگهدار تا وقتی که زندگیات به پایان نرسیده و به خاک سپرده نشوی.
آرزو جانِ جهانِ رنگ و بوست
فطرتِ هر شیٔ امینِ آرزو ست
هوش مصنوعی: آرزو روح و جان دنیای رنگها و عطرهاست و ذات هر چیز، امانتدار آرزوهاست.
از تمنّا رقصِ دل در سینه ها
سینه ها از تابِ او آئینه ها
هوش مصنوعی: دلهای پرشور در سینهها به خاطر عشق و جذابیت او به رقص درآمدهاند و این عشق به قدری تابناک است که همچون آئینههایی درخشان در دلها خود را نشان میدهد.
طاقتِ پرواز بخشد خاک را
خضر باشد موسیِ ادراک را
هوش مصنوعی: خاک باید نیروی پرواز به انسان بخشد، مانند خضر که به موسی (ع) کمک کرد تا بر دانش و درک خود بیفزاید.
دل ز سوز آرزو گیرد حیات
غیر حق میرد چو او گیرد حیات
هوش مصنوعی: دل از شدت آرزو زنده میشود، اما زندگی غیر از حق نمیتواند دوام بیاورد، همانطور که اگر او (حق) قوام گیرد، حیات واقعی هم به وجود میآید.
چون ز تخلیقِ تمنّا باز ماند
شهپرش بشکست و از پرواز ماند
هوش مصنوعی: زمانی که آرزوهایش به سرانجام نرسید، پرندهی خیال او شکست و نتوانست پرواز کند.
آرزو هنگامهآرای خودی
موجِ بیتابی ز دریای خودی
هوش مصنوعی: آرزو مانند طوفانی است که از خودمان به وجود میآید و مانند امواج دریا، احساس بیتابی و تلاطم را در وجود ما به وجود میآورد.
آرزو صیدِ مقاصد را کمند
دفترِ افعال را شیرازهبند
هوش مصنوعی: آرزوها مانند صید کردن اهداف هستند و دفتر افعال انسان را به هم پیوند میزند و نظم میدهد.
زنده را نفی تمنّا مرده کرد
شعله را نقصانِ سوز افسرده کرد
هوش مصنوعی: آرزوهای ناامیدکننده باعث نابودی زندگی در فرد زنده میشود، همانطور که آتش وقتی شعلهاش کم شود، دیگر نمیتواند گرما و روشنی لازم را ارائه دهد و به نوعی ناامیدی تبدیل میشود.
چیست اصل دیدهٔ بیدار ما
بست صورت لذتِ دیدار ما
هوش مصنوعی: چی میتواند علت بیداری و هوشیاری ما باشد، که زیبایی و لذت دیدن یا دیدار را از ما گرفته است؟
کبکپا از شوخئ رفتار یافت
بلبل از سعی نوا منقار یافت
هوش مصنوعی: کبکپا به خاطر رفتار بازیگوشانهاش، جلب توجه میکند، در حالی که بلبل به خاطر تلاش و کوشش در نواخوانیاش، به منقار و صدای زیبا دست پیدا کرده است.
نی برون از نیستان آباد شد
نغمه از زندانِ او آزاد شد
هوش مصنوعی: نی که از نیستان خارج شد، صدای زیبایی را به گوش میرساند و این صدا به خاطر رهایی از زندان خود است.
عقلِ ندرتکوش و گردونتاز چیست
هیچ میدانی که این اعجاز چیست
هوش مصنوعی: آیا میدانی که این قدرت اندیشه و چرخش زمان چیست و چه معجزهای در آن نهفته است؟
زندگی سرمایهدار از آرزوست
عقل از زائیدگانِ بطن اوست
هوش مصنوعی: زندگی مرفه و سرمایهدار به آرزوهای او بستگی دارد و عقل و دانش او نتیجه تجربیات و آموزشهایی است که در طول زندگی کسب کرده است.
چیست نظمِ قوم و آئین و رسوم
چیست رازِ تازگیهای علوم
هوش مصنوعی: نظم و ترتیب جامعه و قوانین و آداب آن چیست و راز نوآوریها و کشفهای علمی در چیست؟
آرزوئی کو بزورِ خود شکست
سر ز دل بیرون زد و صورت به بست
هوش مصنوعی: آرزویی که با قدرت خودم نتوانستم آن را به دست بیاورم، از دل بیرون آمد و به شکل دیگری نمایان شد.
دست و دندان و دماغ و چشم و گوش
فکر و تخییل و شعور و یاد و هوش
هوش مصنوعی: این جمله به مهمترین اعضای بدن و قابلیتهای ذهنی انسان اشاره دارد، که شامل دست، دندان، بینی، چشم، گوش، تفکر، تصور، شعور، حافظه و هوش میشود. این اعضا و تواناییها نقش اساسی در زندگی و فعالیتهای روزمره ما دارند.
زندگی مرکب چو در جُنگاه باخت
بهر حفظ خویش این آلات ساخت
هوش مصنوعی: زندگی مانند یک مرکب و اسب است که برای نجات خود، ابزارها و وسایل لازم را فراهم میکند.
آگهی از علم و فن مقصود نیست
غنچه و گل از چمن مقصود نیست
هوش مصنوعی: دانش و مهارت هدف اصلی نیستند، بلکه زیبایی و جلوههای طبیعی، همچون غنچه و گل، از طبیعت مد نظر است.
علم از سامان، حفظِ زندگی است
علم از اسباب، تقویمِ خودی است
هوش مصنوعی: دانش و علم به ما کمک میکند تا زندگیمان را بهتر مدیریت کنیم و از منابع و ابزارهایی که در اطرافمان هست، به طور مؤثر استفاده کنیم تا خود را بهبود بخشیم و ارزشهای درونیمان را تقویت کنیم.
علم و فن از پیشخیزانِ حیات
علم و فن از خانهزادانِ حیات
هوش مصنوعی: دانش و هنر از پیشگامان زندگی هستند و همچنین از ویژگیهای ذاتی آن به شمار میآیند.
ای، از رازِ زندگی بیگانه، خیز
از شرابِ مقصدی مستانه، خیز
هوش مصنوعی: ای کسی که از اسرار زندگی بی خبری، برخیز و از شراب خوشی و هدف و مقصود پرشور بنوش، برخیز.
مقصد، مثل سحر تابندهئی
ماسویٰ را آتشِ سوزندهئی
هوش مصنوعی: هدف، مانند سحری درخشان، موجودات را با آتش سوزان خود میسوزاند.
مقصدی از آسمان بالاتری
دلربائی، دلستانی، دلبری
هوش مصنوعی: مقصود از آسمان بالاتر، زیبایی و جذابیتی است که دل را میرباید و به آن شوق میبخشد.
باطلِ دیرینه را غارتگری
فتنه در جِیبی، سراپا محشری
هوش مصنوعی: در اینجا، یک آشوب و بینظمی قدیمی بهدست یک غارتگر وارد عمل شده است و وضعیت بسیار پر هرج و مرجی را به وجود آورده است. این غارتگر با رفتار و عملکردش، هر چیز کهن و ناپسند را تحت تأثیر قرار میدهد و به هم میریزد.
ما ز تخلیقِ مقاصد زندهایم
از شعاعِ آرزو تابندهایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر اهدافی که در زندگی داریم، زندهایم و از نور آرزوهایمان روشنایی میگیریم.
حاشیه ها
1391/01/14 14:04
افغان
زندگی در جستجو پوشیده است
اصل او در رزو پوشیده است
به جای آرزو (روزو) نوشته شده است .
1391/03/31 01:05
رسته
بیت 2
غلط : رزو
درست: آرزو
بیت 3
غلط : رزو
درست: آرزو
بیت 4:
غلط : رزو
درست: آرزو
بیت 5
غلط : ئینه
درست : آئیئه
1396/03/29 23:05
آقای افغان راست میگویند در چندین جای آرزو را رزو نوشته اید، چرا این اشتباهات را اصلاح نمیکنید؟ اگر پیامهای مردم برای تان میرسد لطف نموده اشتباهات را اصلاح کنید. ممنون شما.