برگردان به زبان ساده
سبز بادا خاک پاک شافعی
عالمی سر خوش ز تاک شافعی
هوش مصنوعی: خاک پاک شافعی باید همیشه سبز و شاداب باشد، مانند خوشی و نشاطی که از انگور شافعی برمیخیزد.
فکر او کوکب ز گردون چیده است
سیف بران وقت را نامیده است
هوش مصنوعی: فکر او همانند ستارهای است که از آسمان چیده شده و سیف بران (شمشیری) راهی است که به زمان حال اشاره دارد.
من چه گویم سر این شمشیر چیست
آب او سرمایه دار از زندگیست
هوش مصنوعی: من نمیدانم در مورد این شمشیر چه بگویم، زیرا آب آن، زندگی را برای ثروتمند به ارمغان آورده است.
صاحبش بالاتر از امید و بیم
دست او بیضا تر از دست کلیم
هوش مصنوعی: صاحب این کار فراتر از انتظارات و نگرانیهاست، و دست او از دست کلیم (حضرت موسی) نیز با شکوهتر و بزرگتر است.
سنگ از یک ضربت او تر شود
بحر از محرومی نم بر شود
هوش مصنوعی: سنگ با یک ضربه نرم میشود، در حالی که دریا از نبود باران خشک میشود.
در کف موسی همین شمشیر بود
کار او بالاتر از تدبیر بود
هوش مصنوعی: موسی در دستش همین شمشیر را داشت و اقداماتی که انجام داد فراتر از تدبیر و فکر بود.
سینه ی دریای احمر چاک کرد
قلزمی را خشک مثل خاک کرد
هوش مصنوعی: دل دریا مانند دریا شکافته شد و هوای خشک و بیابانی را به خاکی تبدیل کرد.
پنجه ی حیدر که خیبر گیر بود
قوت او از همین شمشیر بود
هوش مصنوعی: پنجهی حیدر، که خیبر را فتح کرد، قدرت او ناشی از همین شمشیر بود.
گردش گردون گردان دیدنی است
انقلاب روز و شب فهمیدنی است
هوش مصنوعی: حرکت و چرخش دنیا در روز و شب قابل مشاهده و درک است.
ای اسیر دوش و فردا در نگر
در دل خود عالم دیگر نگر
هوش مصنوعی: ای که در دام شب و روز به سر میبری، به آینده و دل خود توجه کن و دنیای تازهای را در درون خود ببین.
در گل خود تخم ظلمت کاشتی
وقت را مثل خطی پنداشتی
هوش مصنوعی: تو در دل خود، بذر تاریکی را نهفتهای و زمان را چون خطی مستقیم تصور کردهای.
باز با پیمانه ی لیل و نهار
فکر تو پیمود طول روزگار
هوش مصنوعی: دوباره با پیمانهای که شب و روز را اندازه میگیرد، در فکر تو، طول روزهای زندگی را پیمودم.
ساختی این رشته را زنار دوش
گشته ئی مثل بتان باطل فروش
هوش مصنوعی: تو این زنجیر را به دوش خود انداختهای، مانند بتهای فریبنده که برای دیگران میفروشند.
کیمیا بودی و مشت گل شدی
سر حق زائیدی و باطل شدی
هوش مصنوعی: تو مانند کیمیا هستی که به طلا تبدیل میشود و با گل و رنگهای مختلف در میآمیزی. تو به حقیقت و واقعیّت دست یافتی و از دروغ و بیاساس دور شدهای.
مسلمی؟ آزاد این زنار باش
شمع بزم ملت احرار باش
هوش مصنوعی: آیا مسلمان هستی؟ پس باید آزاد باشی. مانند شمعی رشد کن و روشنیبخش محفلهایی باش که به آزادی اهمیت میدهند.
تو که از اصل زمان آگه نه ئی
از حیات جاودان آگه نه ئی
هوش مصنوعی: تو که از حقیقت زمان خبر نداری، از زندگی ابدی هم چیزی نمیدانی.
تا کجا در روز و شب باشی اسیر
رمز وقت از «لی مع الله» یاد گیر
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی در چنگال زمان بمانی؟ از مفهوم "با خدا بودن" درس بگیر.
این و آن پیداست از رفتار وقت
زندگی سریست از اسرار وقت
هوش مصنوعی: زندگی نشاندهندهای از رفتارهای مختلف است و در هر لحظه واقعیتهایی وجود دارد که در پس آن اسراری نهفته است.
اصل وقت از گردش خورشید نیست
وقت جاوید است و خور جاوید نیست
هوش مصنوعی: زمان واقعی به چرخش خورشید وابسته نیست؛ زمان جاودانه است در حالی که خورشید خود جاودانه نیست.
عیش و غم عاشور و هم عید است وقت
سر تاب ماه و خورشید است وقت
هوش مصنوعی: شادی و اندوه در روز عاشورا و جشنها مانند هم هستند و زمان مناسبی برای درخشش ماه و خورشید است.
وقت را مثل مکان گسترده ئی
امتیاز دوش و فردا کرده ئی
هوش مصنوعی: زمان را مانند فضایی در نظر بگیر که روزهایی، چون دیروز و فردا را از هم تفکیک کردهای.
ای چو بو رم کرده از بستان خویش
ساختی از دست خود زندان خویش
هوش مصنوعی: ای که مانند بویی به دور از باغ خود به سر میبری، خود را به زنجیر افکار و محدودیتهای خود گرفتار ساختی.
وقت ما کو اول و آخر ندید
از خیابان ضمیر ما دمید
هوش مصنوعی: زمان ما هیچ ابتدایی و پایانی ندارد، زیرا خیابان وجود ما همیشه در حال حرکت است و ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
زنده از عرفان اصلش زنده تر
هستی او از سحر تابنده تر
هوش مصنوعی: عشق و معرفت زندگی را به شکلی عمیقتر و غنیتر میکند و حقیقتی در آن نهفته است که از هر نوع جادو و سحر قویتر و تابناکتر است.
زندگی از دهر و دهر از زندگی است
«لاتسبوالدهر» فرمان نبی است
هوش مصنوعی: زندگی و زمان، هر یک بخشی جداییناپذیر از دیگری هستند. باید در برابر زمان اعتراض نکرد و آن را ننگین ندانست؛ زیرا این یک دستور از پیامبر است.
نکته ای می گویمت روشن چو در
تا شناسی امتیاز عبد و حر
هوش مصنوعی: یک نکته روشن را به تو میگویم تا بتوانی تفاوت میان بنده و آزاد را درک کنی.
عبد گردد یاوه در لیل و نهار
در دل حر یاوه گردد روزگار
هوش مصنوعی: انسان اگر در هر زمان و مکانی به کارهای بیهوده و بیارزش مشغول باشد، به نوعی بنده و غلام آن کارها میشود و در این حالت، زندگیاش به بیمعنی و بیخودی میگذرد.
عبد از ایام می باند کفن
روز و شب را می تند بر خویشتن
هوش مصنوعی: انسان در طول زندگیاش به کار و تلاش مشغول است و زمان را بهگونهای میگذرانید که در هر لحظه باید به سرانجام خود و نتیجه اعمالش فکر کند. در واقع، او همچون پارچهای طولانی، روزها و شبهای زندگیاش را به هم میدوزد و بر خود میپوشاند.
مرد حر خود را ز گل بر می کند
خویش را بر روزگاران می تند
هوش مصنوعی: مرد بزرگ و آزاد میتواند خود را از ناملایمات جدا کند و به سمت روزهای بهتر و روشنتر حرکت کند.
عبد چون طایر بدام صبح و شام
لذت پرواز بر جانش حرام
هوش مصنوعی: انسانی که مانند پرندهای در قید و بند است، هر روز و شب تحت فشار و مشکلات قرار دارد و از لذت واقعی زندگی و پرواز آزاد از مشکلات محروم است.
سینه ی آزاده ی چابک نفس
طایر ایام را گردد قفس
هوش مصنوعی: دل آزاد و پویای انسان، چون تابه چشمهی زمان، به دیوار قفسی تبدیل میشود.
عبد را تحصیل حاصل فطرت است
واردات جان او بی ندرت است
هوش مصنوعی: انسان در پی شناخت و فهم وجود خود است و ویژگیهای ذاتیاش به او کمک میکند که واردات و تجربههای درونیاش به راحتی به او دسترسی پیدا کنند.
از گران خیزی مقام او همان
ناله های صبح و شام او همان
هوش مصنوعی: مقام او به اندازه بلندی و عظمتش بالا است که تنها نالههای صبح و شام او، نشاندهندهی حال و احساسات اوست.
دمبدم نو آفرینی کار حر
نغمه پیهم تازه ریزد تار حر
هوش مصنوعی: هر لحظه به خلقی نو مشغول است و کار او مانند نغمهای تازه و پیوسته در حال طنینانداز شدن است.
فطرتش زحمت کش تکرار نیست
جاده ی او حلقه ی پرگار نیست
هوش مصنوعی: طبیعت او به تلاش و زحمت عادت کرده و مسیرش هم مانند یک دایرهی مکرر نیست.
عبد را ایام زنجیر است و بس
بر لب او حرف تقدیر است و بس
هوش مصنوعی: به کارگر، زمان تنها زنجیری است که او را به خود وابسته کرده و فقط بر زبان او، سخن از سرنوشت و تقدیر جاری است.
همت حر با قضا گردد مشیر
حادثات از دست او صورت پذیر
هوش مصنوعی: همت و ارادهی حر باعث میشود که تقدیر و سرنوشت، به خواست او شکل بگیرد و حوادث تحت کنترل او درآید.
رفته و آینده در موجود او
دیرها آسوده اندر زود او
هوش مصنوعی: او به گذشته رفته و از آینده دور است؛ در درونش، جاودانگی آسوده به انتظار زمانهای نزدیک نشسته است.
آمد از صوت و صدا پاک این سخن
در نمی آید به ادراک این سخن
هوش مصنوعی: این گفتار پاک و بیصدا است و مفهوم آن به راحتی قابل درک نیست.
گفتم و حرفم ز معنی شرمسار
شکوه ی معنی که با حرفم چه کار
هوش مصنوعی: من گفتم و از اینکه کلامم عمیق و بامعناست، شرمنده شدم. حس میکنم که این سخن، چه تأثیری بر معانی بزرگ و زیبا دارد.
زنده معنی چون به حرف آمد بمرد
از نفس های تو نار او فسرد
هوش مصنوعی: وقتی که معنی زنده به زبان آورده شود، از نفسهای تو جانش کم میشود و تباش فروکش میکند.
نکته ی غیب و حضور اندر دل است
رمز ایام و مرور اندر دل است
هوش مصنوعی: حضور و غیابی که در قلب انسان وجود دارد، راز زمانها و گذر آن در دل است.
نغمه ی خاموش دارد ساز وقت
غوطه در دل زن که بینی راز وقت
هوش مصنوعی: ساز زمان سکوتی دارد که باید به عمق دل توجه کنی تا رازهای آن را ببینی.
یاد ایامی که سیف روزگار
با توانا دستی ما بود یار
هوش مصنوعی: یاد روزهایی که سرنوشت به کمک ما بود و زمانه به نفع ما پیش میرفت.
تخم دین در کشت دلها کاشتیم
پرده از رخسار حق برداشتیم
هوش مصنوعی: ما بذر دین را در دلهایمان کاشتیم و پردههایی که روی حقیقت بود را کنار زدیم.
ناخن ما عقده ی دنیا گشاد
بخت این خاک از سجود ما گشاد
هوش مصنوعی: ناخن ما به دنیا را باز کرده و بخت این سرزمین به خاطر سجدهها و عبادتهای ما گشوده شده است.
از خم حق باده ی گلگون زدیم
بر کهن میخانه ها شبخون زدیم
هوش مصنوعی: ما از میخانههای قدیمی به می نوشیدیم و حالتی شاداب و سرمست به خود گرفتیم.
ای می دیرینه در مینای تو
شیشه آب از گرمی صهبای تو
هوش مصنوعی: ای شراب کهنه، در لیوان تو، شیشهای که آب دارد، به خاطر گرمای خاصی که از تو میگیرد.
از غرور و نخوت و کبر و منی
طعنه بر ناداری ما میزنی
هوش مصنوعی: تو به ما طعنه میزنی و از خودخواهی و تکبر و فخر فروشیات به ناداری ما اشاره میکنی.
جام ما هم زیب محفل بوده است
سینه ی ما صاحب دل بوده است
هوش مصنوعی: جام ما همواره در محافل زیبایی خاصی داشته و دل ما همواره برای عشق و احساسات عمیق پر بوده است.
عصر نو از جلوه ها آراسته
از غبار پای ما برخاسته
هوش مصنوعی: عصر جدید با زیباییهایی که از نشانههای قدمهایمان برمیخیزد، شکل گرفته است.
کشت حق سیراب گشت از خون ما
حق پرستان جهان ممنون ما
هوش مصنوعی: خاکی که با خون ما آبیاری شده، اکنون به بار نشسته و باعث شکرگزاری دیگران شده است که به راستی حقپرست هستند.
عالم از ما صاحب تکبیر شد
از گل ما کعبه ها تعمیر شد
هوش مصنوعی: جهان به واسطه وجود ما به عظمت و بزرگی دست یافته و از جمال ما مکانهای مقدس مانند کعبه بازسازی و آباد شدهاند.
حرف اقرأ حق بما تعلیم کرد
رزق خویش از دست ما تقسیم کرد
هوش مصنوعی: خداوند به شما آموخته است که چطور مطالعه کنید و بر اساس آن به شما روزی میدهد. خداوند رزق و روزی هر کسی را خودش تعیین کرده و تقسیم میکند.
گرچه رفت از دست ما تاج و نگین
ما گدایان را بچشم کم مبین
هوش مصنوعی: هرچند که قدرت و ثروت ما از دستمان رفته، اما ای کسانی که در فقر زندگی میکنید، به ما کمارزش نگاه نکنید.
در نگاه تو زیان کاریم ما
کهنه پنداریم ما ، خواریم ما
هوش مصنوعی: در نگاه تو، ما دچار زیان و خسارت هستیم و به نظر میرسد که به باورهای قدیمی خود چسبیدهایم، در نتیجه بیارزش و بیپایه به نظر میآییم.
اعتبار از لااله داریم ما
هر دو عالم را نگه داریم ما
هوش مصنوعی: ما به اعتبار لااله (یعنی کلمه توحید) اهمیت میدهیم و با این باور میتوانیم خیلی چیزها را در دو دنیا حفظ کنیم و از آنها مراقبت کنیم.
از غم امروز و فردا رسته ایم
با کسی عهد محبت بسته ایم
هوش مصنوعی: ما از نگرانیهای روز و فردا آزاد شدهایم و با کسی پیمان دوستی بستهایم.
در دل حق سر مکنونیم ما
وارث موسی و هارونیم ما
هوش مصنوعی: ما در درون خود رازهایی داریم و از نسل موسی و هارون هستیم.
مهر و مه روشن ز تاب ما هنوز
برقها دارد سحاب ما هنوز
هوش مصنوعی: درخشش خورشید و ماه هنوز تحت تأثیر تابش ما باقی مانده است و ابرها همچنان از این نور بهرهمند هستند.
ذات ما آئینهٔ ذات حق است
هستی مسلم ز آیات حق است
هوش مصنوعی: وجود ما مانند آینهای است که تجلیات و ویژگیهای خداوند را نشان میدهد و وجود واقعی ما به واسطه نشانهها و آیات خداوندی است.