گنجور

بخش ۵۶ - غم پنهاں که بی گفتن عیان است

غم پنهاں که بی گفتن عیان است
چو آید بر زبان یک داستان است
رهی پر پیچ و راهی خسته و زار
چراغش مرده و شب درمیان است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غم پنهاں که بی گفتن عیان است
چو آید بر زبان یک داستان است
هوش مصنوعی: غم پنهانی که بدون گفتن مشخص است، وقتی به زبان بیاید تبدیل به یک داستان می‌شود.
رهی پر پیچ و راهی خسته و زار
چراغش مرده و شب درمیان است
هوش مصنوعی: راهی پر از پیچ و خم و دشواری است و فردی خسته و ناتوان در این مسیر حرکت می‌کند. چراغ راهنما خاموش شده و شب در میانه راه است.