بخش ۵۱ - نم اشک است در چشم سیاهش
نم اشک است در چشم سیاهش
دلم سوزد ز آه صبحگاهش
همان می کو ضمیرم را برافروخت
پیاپی ریزد از موج نگاهش
بخش ۵۰ - مهار ای ساربان او را نشاید: مهار ای ساربان او را نشایدبخش ۵۲ - چه خوش صحرا که در وی کاروانها: چه خوش صحرا که در وی کاروانها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نم اشک است در چشم سیاهش
دلم سوزد ز آه صبحگاهش
هوش مصنوعی: چشم تاریک او قطرهای اشک دارد و دل من از تنهایی و نالهی صبحگاهیاش میسوزد.
همان می کو ضمیرم را برافروخت
پیاپی ریزد از موج نگاهش
هوش مصنوعی: نزدیکانش همواره باعث شعلهور شدن احساسات درون من بودند و با هر نگاهشان، احساساتم به شدت جاری میشود.