گنجور

بخش ۵۰ - مهار ای ساربان او را نشاید

مهار ای ساربان او را نشاید
که جان او چو جان ما بصیر است
من از موج خرامش می شناسم
چو من اندر طلسم دل اسیر است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهار ای ساربان او را نشاید
که جان او چو جان ما بصیر است
هوش مصنوعی: ای سوار، این اسب را کنترل کن، چون او ارزش جان را دارد و جانش مثل جان ما دیدنی و شایسته احترام است.
من از موج خرامش می شناسم
چو من اندر طلسم دل اسیر است
هوش مصنوعی: من از نوسان و جنبش موج‌ها می‌توانم بفهمم که دل من در سحر و جادو اسیر است.