گنجور

بخش ۳۰۸ - سحرها در گریبان شب اوست

سحرها در گریبان شب اوست
دو گیتی را فروغ از کوکب اوست
نشان مرد حق دیگر چه گویم
چو مرگ آید تبسم بر لب اوست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحرها در گریبان شب اوست
دو گیتی را فروغ از کوکب اوست
هوش مصنوعی: سحرگاهان، زیبایی و روشنایی شب به خاطر اوست و وجود دو عالم به روشنی و نور او بستگی دارد.
نشان مرد حق دیگر چه گویم
چو مرگ آید تبسم بر لب اوست
هوش مصنوعی: وقتی که مرگ به سراغ مرد حق می‌آید، او با لبخند به آن برخورد می‌کند. این نشان می‌دهد که او به دور از ترس و هراس، با آرامش و شادی با زندگی و سرنوشتش روبه‌رو می‌شود.

حاشیه ها

1389/08/08 09:11
منصور محمدزاده

خواهشمند است اشکال زیر را برطرف نمایید:
نادرست:
نشان مرد حق دیگر چه گویم
چو مرگید تبسم بر لب اوست
درست:
نشان مرد حق دیگر چه گویم
چو مرگ آید تبسم بر لب اوست