گنجور

بخش ۲۷۱ - شتر را بچه او گفت در دشت

شتر را بچه او گفت در دشت
نمی بینم خدای چار سو را
پدر گفت ای پسر چون پا بلغزد
شتر هم خویش را بیند هم او را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شتر را بچه او گفت در دشت
نمی بینم خدای چار سو را
هوش مصنوعی: شتر گفت: من در دشت نمی‌توانم خدای چهار سوی دنیا را ببینم.
پدر گفت ای پسر چون پا بلغزد
شتر هم خویش را بیند هم او را
هوش مصنوعی: پدر می‌گوید: پسرم، وقتی که انسان دچار لغزش و اشتباه می‌شود، نه تنها خود را بلکه اطرافیانش را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و ممکن است آنها را به دردسر بیندازد.