اقبال لاهوریبخش ۲۳۲ - دل اندر سینه گوید دلبری هست
دل اندر سینه گوید دلبری هست
متاعی آفرین غارتگری هست
به گوشم آمد از گردون دم مرگ
«شکوفه چون فرو ریزد بری هست»
بخش ۲۳۱ - مبارکباد کنن پاک جان را: مبارکباد کنن پاک جان رابخش ۲۳۳ - عرب خود را به نور مصطفی سوخت: عرب خود را به نور مصطفی سوخت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل اندر سینه گوید دلبری هست
متاعی آفرین غارتگری هست
هوش مصنوعی: دل در درون سینه می‌گوید که دلبری وجود دارد و او با زیبایی‌اش همچون یک دزد، دل‌ها را به غارت می‌برد.
به گوشم آمد از گردون دم مرگ
«شکوفه چون فرو ریزد بری هست»
هوش مصنوعی: به من خبر رسید که وقتی مرگ نزدیک می‌شود، همانند شکوفه‌ای که روی درخت می‌ریزد، وجود انسان نیز از بین می‌رود.
حاشیه ها
1389/08/08 06:11
منصور محمدزاده
خواهشمند است اشکال زیر را برطرف نمایید:
نادرست:
دل اندر سینه گوید دلبری هست
متاعیفرین غارتگری هست
بگوشممد از گردون دم مرگ
«شگوفه چون فرو ریزد بری هست»
درست:
دل اندر سینه گوید دلبری هست
متاعی آفرین غارتگری هست
بگوشم آمد از گردون دم مرگ
«شکوفه چون فرو ریزد بری هست»