گنجور

بخش ۲۱۸ - شب این کوه و دشت سینه تابی

شب این کوه و دشت سینه تابی
نه در وی مرغکی نی موجبی
نگردد روشن از قندیل رهبان
تو میدانی که بایدفتابی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب این کوه و دشت سینه تابی
نه در وی مرغکی نی موجبی
هوش مصنوعی: در دل شب، این کوه و دشت ساکت و آرام است. در این فضا هیچ صدای پرنده‌ای به گوش نمی‌رسد و هیچ چیز هیجان‌انگیزی وجود ندارد.
نگردد روشن از قندیل رهبان
تو میدانی که بایدفتابی
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که نور و روشنایی که از چراغ یک راهب (قندیل رهبان) می‌آید، نمی‌تواند به گردی که می‌تواند از خورشید حاصل شود، برسد. به طور کلی، اشاره به این دارد که برخی چیزها (مثل نور چراغ) هرگز نمی‌توانند به اندازه والایی و روشنی خورشید برسند و دارای اهمیت کمتری هستند. در واقع، به نوعی مقایسه بین یک منبع نوری کوچک و منبع نوری بزرگ‌تر و با ارزش‌تر است.

حاشیه ها

1389/08/08 02:11
منصور محمدزاده

خواهشمند است اشکال زیر را برطرف نمایید:
نادرست:
شب این کوه و دشت سینه تابی
نه در وی مرغکی نی موجبی
نگردد روشن از قندیل رهبان
تو میدانی که بایدفتابی
درست:
شب این کوه و دشت سینه تابی
نه در وی مرغکی نی موج آبی
نگردد روشن از قندیل رهبان
تو میدانی که باید آفتابی