گنجور

بخش ۲۰۰ - می روشن ز تاک من فرو ریخت

می روشن ز تاک من فرو ریخت
خوشا مردی که در دامانمویخت
نصیب ازتشی دارم که اول
سنائی از دل رومی برانگیخت

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می روشن ز تاک من فرو ریخت
خوشا مردی که در دامانمویخت
هوش مصنوعی: می روشن از تاک من فرو ریخت، به معنای این است که نوشیدنی گوارا و شیرین از خوشه انگور به زمین افتاد. خوشا به حال کسی که در آغوشم پرورش یافته و بزرگ شده است.
نصیب ازتشی دارم که اول
سنائی از دل رومی برانگیخت
هوش مصنوعی: من از آتش عشقی برخوردارم که در ابتدا سنایی را از دل رومی برانگیخت.

حاشیه ها

1390/09/20 13:12

در دامانم آویخت
بجای:
دامانمویخت
نصیب از آتش دارم که ...
بجای:
بجای نصیب ازتشی...