گنجور

بخش ۱۹۴ - نصیبی بردم از تاب و تب او

نصیبی بردم از تاب و تب او
شبم مانند روز از کوکب او
غزالی در بیابان حرم بین
که ریزد خنده شیر از لب او

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نصیبی بردم از تاب و تب او
شبم مانند روز از کوکب او
هوش مصنوعی: من از جلوه و زیبایی او نصیب خوبی بردم، به طوری که شب‌ها هم مانند روز روشن و پرنور می‌شود.
غزالی در بیابان حرم بین
که ریزد خنده شیر از لب او
هوش مصنوعی: در بیابان، غزالی را ببین که چقدر شاداب و سرزنده است، به گونه‌ای که لبخند او به شیرانی که در حرم هست، جان و انرژی می‌دهد.