گنجور

بخش ۱۹ - چه می‌خواهی از این مرد تن‌آسای

چه می‌خواهی از این مرد تن‌آسای؟
به هر بادی که آمد رفتم از جای
سحر جاوید را در سجده دیدم
به صبحش، چهرهٔ شامم بیارای

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سایت علامه اقبال

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه می‌خواهی از این مرد تن‌آسای؟
به هر بادی که آمد رفتم از جای
هوش مصنوعی: چه چیزی از این آدم بی‌تلاش می‌خواهی؟ او به هر نسیمی که وزید از جایش بلند می‌شود و می‌رود.
سحر جاوید را در سجده دیدم
به صبحش، چهرهٔ شامم بیارای
هوش مصنوعی: در صبحی جاودانی، سحر را در حال سجده مشاهده کردم، و خواستم چهرهٔ شبم را زیبا کنم.