بخش ۶ - در بیان معرفت اسلام و کیفیت آن
هان دهان این گوهر کان خرد
دستۀ بند از گلستان خرد
هر زمان پرسی که شرط راه چیست
ای برادر جاهداو فی الله چیست
طفل راه خویش را تعلیم کن
چیست اسلام ای پسر تسلیم کن
همچو طفلان بسته گهواره شو
بی تصرف بنده بیچاره شو
قدرت حق بین و پس اقرار کن
هرچه دون حق بود انکار کن
گر سخن از دین احمد میکنی
با همه آن کن که با خود میکنی
هر کرا دست و زبان کوتاه نیست
در مسلمانی یقینش راه نیست
سینه را در کوی ایمان هر نفس
انشراح از نور اسلام است و بس
نقد هستی محو کن در لااله
تا به بینی دار ملک پادشاه
غیر حق هر ذره کان مقصودتست
تیغ را برکش که آن معبود تست
گرچه الاگفتی ای نادان نه اوست
هرچه در فهم تو آید آن نه اوست
نفی و اثبات از برای گمرهیست
هرچه کم گوئی در این معنی بهیست
لا و الا را ز دفتر برتراش
این جهان وحدتست آهسته باش
در هم آمیزد در اینجا کفر و دین
دیدۀ باید پر از نور یقین
لا که عرش و فرش را برمیدرد
از فنا سوی بقا ره میبرد
لا تو را از تو رهائی میدهد
با خدایت آشنائی میدهد
لا نهنگ قلزم توحیدتست
این اشارت از پی تجرید تست
لاچو در وحدت رسد الاشود
آن الف بالا از آن پیداشود
لا چو الا گشت در راه یقین
اول و آخر یکی گردد ببین
لام هم لا بود آمد بی شکی
نفی خود کن تا نماند جز یکی
چون تو خود را ازمیان برداشتی
قصر ایمان را دری افراشتی
تا دلت در حکم او چون موم نیست
خالصاً مخلص تو را معلوم نیست
در شهادت چون درست آمد ندم
بر فراز بام عالم زن قدم
بخش ۵ - در بیان معرفت عشق و تحقیق آن: چون سمند فکرتم جولان نمودبخش ۷ - در بیان معرفت نماز و کیفیت آن: نفس تست آلوده حرص و هوا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هان دهان این گوهر کان خرد
دستۀ بند از گلستان خرد
هوش مصنوعی: این بیت به ما یادآوری میکند که به محتویات و آوازهایی که از دهان بیرون میآید، توجه کنیم. کلام و سخنان ما میتواند به عنوان ثروتی با ارزش مورد استفاده قرار گیرد، مانند گلی که از باغی سرشار از حکمت و خرد برمیخیزد. سخنانی که از عقل و درک ما ناشی میشود، میتواند راهگشای ما باشد و ما را از بندهای جهل و نادانی رهایی بخشد.
هر زمان پرسی که شرط راه چیست
ای برادر جاهداو فی الله چیست
هوش مصنوعی: هر زمان که از من بپرسی که راه درست چیست، ای برادر، به تو میگویم که تلاش و کوشش در راه خدا چه معنایی دارد.
طفل راه خویش را تعلیم کن
چیست اسلام ای پسر تسلیم کن
هوش مصنوعی: فرزند، راه زندگیات را بیاموز و بدان که چیست، اسلام را بپذیر و تسلیم حق باش.
همچو طفلان بسته گهواره شو
بی تصرف بنده بیچاره شو
هوش مصنوعی: به مانند کودکان بیخبر از دنیا و گرفتار در گهوارهای باش، و خود را بینیاز از هرگونه تصرف و دخالت، به سرنوشت و تقدیر واگذار کن.
قدرت حق بین و پس اقرار کن
هرچه دون حق بود انکار کن
هوش مصنوعی: قدرت الهی را ببین و به آن اذعان کن، هر چیزی که پایینتر از حقیقت است را رد کن.
گر سخن از دین احمد میکنی
با همه آن کن که با خود میکنی
هوش مصنوعی: اگر در مورد دین پیامبر احمد صحبت میکنی، باید با همان احترام و دقتی که به خودت میگذاری، به آن هم توجه کنی.
هر کرا دست و زبان کوتاه نیست
در مسلمانی یقینش راه نیست
هوش مصنوعی: کسی که دست و زبانش ناتوان است، در ایمان به اسلام شک و تردید دارد.
سینه را در کوی ایمان هر نفس
انشراح از نور اسلام است و بس
هوش مصنوعی: در دل مؤمنان، هر بار که نفس میکشند، احساس شادابی و روشنی ناشی از ایمان به اسلام وجود دارد و همین کافی است.
نقد هستی محو کن در لااله
تا به بینی دار ملک پادشاه
هوش مصنوعی: وجود خود را نادیده بگیر و به یکتایی خداوند توجه کن تا به درک سلطنت و عظمت او برسی.
غیر حق هر ذره کان مقصودتست
تیغ را برکش که آن معبود تست
هوش مصنوعی: هر چیزی جز حق، هدف تو نیست؛ پس شمشیر خود را بهدست بگیر که آنچه پرستش میکنی، فقط اوست.
گرچه الاگفتی ای نادان نه اوست
هرچه در فهم تو آید آن نه اوست
هوش مصنوعی: اگرچه تو به جهل خود میگویی که همان است که در ذهن تو میآید، باید بدان که آنچه در فهم تو میگنجد، حقیقت او نیست.
نفی و اثبات از برای گمرهیست
هرچه کم گوئی در این معنی بهیست
هوش مصنوعی: هرگونه منفی و مثبتگویی درباره موضوعی، تنها باعث سردرگمی میشود. هرچه کمتر درباره این موضوع صحبت کنی، بهتر است.
لا و الا را ز دفتر برتراش
این جهان وحدتست آهسته باش
هوش مصنوعی: هیچ چیز غیر از حقیقت را از یاد خود محو کن، زیرا این جهان یکی است؛ با احتیاط رفتار کن.
در هم آمیزد در اینجا کفر و دین
دیدۀ باید پر از نور یقین
هوش مصنوعی: در این مکان، حق و باطل به هم میآمیزند و انسان باید با چشمان یقین و روشنایی، حقیقت را ببیند.
لا که عرش و فرش را برمیدرد
از فنا سوی بقا ره میبرد
هوش مصنوعی: از بین رفتن و زوال مسألهای طبیعی است، اما حقیقتی وجود دارد که عرش و فرش (آسمان و زمین) را از این زوال نجات میدهد و به سمت جاودانگی و بقا هدایت میکند.
لا تو را از تو رهائی میدهد
با خدایت آشنائی میدهد
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که ارتباط با خدا میتواند فرد را از خود و مشکلاتش رها کند و به او آگاهی و شناخت عمیقتری بدهد.
لا نهنگ قلزم توحیدتست
این اشارت از پی تجرید تست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که توحید (یگانگی خدا) مقصود و هدف اصلی است و این اشاره فقط برای دور شدن از محدودیتها و پیچیدگیهای فکری است.
لاچو در وحدت رسد الاشود
آن الف بالا از آن پیداشود
هوش مصنوعی: وقتی که به حقیقت و یگانگی دست پیدا شود، آن وقت نشانههای بروز پیدا خواهد کرد.
لا چو الا گشت در راه یقین
اول و آخر یکی گردد ببین
هوش مصنوعی: وقتی که در مسیر یقین قرار میگیری، متوجه خواهی شد که آغاز و پایان همه چیز یکی است.
لام هم لا بود آمد بی شکی
نفی خود کن تا نماند جز یکی
هوش مصنوعی: اگر خود را کنار بگذاری و به شک و تردیدها اهمیت ندهی، در نهایت تنها حقیقت باقی خواهد ماند.
چون تو خود را ازمیان برداشتی
قصر ایمان را دری افراشتی
هوش مصنوعی: وقتی که تو خود را از میان برداشتی، به دیوارهای ایمان و اعتقاد خود استحکام بخشیدی.
تا دلت در حکم او چون موم نیست
خالصاً مخلص تو را معلوم نیست
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل تو مانند موم در اختیار او نیست و به طور کامل به او تسلیم نشدهای، نمیتوانی به شناخت واقعی او دست پیدا کنی.
در شهادت چون درست آمد ندم
بر فراز بام عالم زن قدم
هوش مصنوعی: زمانی که به حقیقت و واقعیت شهادت پی بردم، دیگر بر فراز اوج زندگی نایستادم و قدمی در مسیر آن نگذاشتم.