بخش ۲۹ - در بیان تجرید میفرماید
چیست تجرید، از علایق پاک شو
در ره آزادگان چالاک شو
همچو مرغان بستهٔ دانه مباش
مبتلای خویش و بیگانه مباش
همچو گل خندان و بیرون شو ز پوست
گر تو را معنی تجریدی ازوست
در لب دریا به غواصان نگر
کاو به تجرید آورد چندان گهر
چون مجرد شد ز نقد و نسیه مرد
او برآورد از فلک یکبار گرد
کم زن ای دل گر همیخواهی کمال
سر این معنیست انفق یا بلال
هرکه در تجرید مرد فرد نیست
در طریق اهل معنی مرد نیست
بخش ۲۸ - در بیان تفرید میفرماید: مردِ فرد از نور وحدت بهره مندبخش ۳۰ - در بیان تلوین و تمکین میفرماید: چون بیارایند بزم انس را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.