گنجور

بخش ۲۵ - در بیان توفیق و شوق احوال میفرماید

مرحبا ای شهسوار تیز گام
چون ز توفیقش گذشتی زین مقام
شاد باش ای مقبل فرخنده فال
گوی معنی را همی بر سوی حال
ای گل خندان سر از غنچه برآر
باد نوروز است و ابر نوبهار
خار غم بیرون کش از پای امید
چون نسیم صبحدم دادت نوید
غافلا جام حیات آمیز بین
حالت مردان شورانگیزبین
کار خود کن ای اسیر خود فروش
عالم دیوانگانست هی خموش
از لب لعل شکر دور ای مگس
رمز ماهم اهل ما دانند و بس

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرحبا ای شهسوار تیز گام
چون ز توفیقش گذشتی زین مقام
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای سوار ماهر و چابک، زیرا که از برکت و موفقیت خود از این جایگاه گذشتی.
شاد باش ای مقبل فرخنده فال
گوی معنی را همی بر سوی حال
هوش مصنوعی: شاد باش ای کسی که به خوش‌شانسی و خوببختی نزدیک هستی، چون معنی و مفهوم را به سوی حالت می‌کشی.
ای گل خندان سر از غنچه برآر
باد نوروز است و ابر نوبهار
هوش مصنوعی: ای گل خوشبو، از غنچه بیرون بیا که باد بهاری وزیده و ابرهای نوبت بهار در آسمان هستند.
خار غم بیرون کش از پای امید
چون نسیم صبحدم دادت نوید
هوش مصنوعی: غم و مشکلات را از پاهای امیدت کنار بزن، زیرا مانند نسیم صبح که نوید آغاز روز جدید را می‌دهد، امید نیز به تو خبرهای خوب خواهد داد.
غافلا جام حیات آمیز بین
حالت مردان شورانگیزبین
هوش مصنوعی: بی‌خبر از جوش و خروش زندگی، به گنجینه آن نگاهی بیفکن و حال و هوای مردان پرشور را ببین.
کار خود کن ای اسیر خود فروش
عالم دیوانگانست هی خموش
هوش مصنوعی: کار خودت را بکن و از خودت جدا نشو، چون این دنیا، دنیای دیوانگان است و بهتر است که ساکت باشی.
از لب لعل شکر دور ای مگس
رمز ماهم اهل ما دانند و بس
هوش مصنوعی: مگس عزیز، از شیرینی لب‌های معشوق دور شو؛ زیرا راز عشق ما را فقط دوستانمان می‌دانند و بس.