بخش ۱۵ - در بیان نفس اماره گوید
از مقام سرکشی بیرون برش
ماراماره است میزن بر سرش
نفس بد فرمای از آنجا چون گذشت
در طریق بندگی لوامه گشت
گه رود در کوی طاعت پارسا
گه شود قلاش بازار هوا
زین مقام اریک نفس بالا شود
مطمئنه گردد و زیبا شود
چون برون شد از هوای خاک و آب
هر زمانش ارجعی آمد خطاب
نفس را این هر سه وصف آمد عیان
آنچه اسرار است ناید بر زبان
گرچه گفتند این معانی نارواست
با تو رمزی باز گویم از کجاست
روح حیوانی بد اول نام او
در وجود آدمی آرام او
روح قدسی چون بدوسایه فکند
شد ز الهام الهی سربلند
گفتگویش داد و نفسش نام کرد
از بدو نیکش همه اعلام کرد
نفس تو چون مرکب جان و دلست
راه بی مرکب بریدن مشکلست
پاسبان مرکب خود باش و خیز
تا سوار آئی بروز رستخیز
دانش نفس ار نباشد حاصلت
کی خبر یابی تو از جان و دلت
بخش ۱۴ - در بیان معرفت نفس گوید: چون تو نفس خویش را بشناختیبخش ۱۶ - در بیان معرفت دل گوید: دل چه باشد مخزن اسرار حق
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از مقام سرکشی بیرون برش
ماراماره است میزن بر سرش
هوش مصنوعی: شخصی که در حال سرکشی و نافرمانی است، به ناگاه متوجه عواقب کار خود میشود و دچار ضربهای میگردد که او را به واقعیت میکشاند.
نفس بد فرمای از آنجا چون گذشت
در طریق بندگی لوامه گشت
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از مسیر بندگی عبور کند، نفس او به بدی و وسوسهها گرایش پیدا میکند.
گه رود در کوی طاعت پارسا
گه شود قلاش بازار هوا
هوش مصنوعی: گاهی انسان در مسیر طاعت و عبادت پرهیزگاران قرار میگیرد و گاهی هم در دام وسوسهها و خواهشهای نفسانی.
زین مقام اریک نفس بالا شود
مطمئنه گردد و زیبا شود
هوش مصنوعی: از این جایگاه، نفس انسان بالا میرود و آرامش پیدا میکند و زیباتر میشود.
چون برون شد از هوای خاک و آب
هر زمانش ارجعی آمد خطاب
هوش مصنوعی: وقتی از دنیای خاک و آب خارج شد، هر بار که صدایی به او رسید، دوباره به یادش آمد.
نفس را این هر سه وصف آمد عیان
آنچه اسرار است ناید بر زبان
هوش مصنوعی: نفس به وضوح این سه ویژگی را میبیند، اما آنچه که رازآلود است، نمیتواند به زبان بیاید.
گرچه گفتند این معانی نارواست
با تو رمزی باز گویم از کجاست
هوش مصنوعی: هرچند دیگران گفتهاند که این معانی نادرست و بیاساس است، اما من به تو اشارهای میکنم و رازی از جایی که این معانی ناشی میشود را بازگو میکنم.
روح حیوانی بد اول نام او
در وجود آدمی آرام او
هوش مصنوعی: روح حیوانی که ابتداعاً نامش در وجود انسان وجود دارد، سبب آرامش او میشود.
روح قدسی چون بدوسایه فکند
شد ز الهام الهی سربلند
هوش مصنوعی: روح پاک و مقدس، مانند سایهای که بر زمین میافتد، از الهام الهی به وجود آمد و سرشار از عظمت و افتخار گردید.
گفتگویش داد و نفسش نام کرد
از بدو نیکش همه اعلام کرد
هوش مصنوعی: او از ابتدا با گفتار و نفسش نشان داد که از نیکوییها و خوبیها صحبت میکند و تمام ویژگیهای خوبش را به دیگران معرفی کرد.
نفس تو چون مرکب جان و دلست
راه بی مرکب بریدن مشکلست
هوش مصنوعی: نفس تو مانند وسیلهای است که جان و دل را به هم پیوند میزند و رها کردن از آن بسیار دشوار است.
پاسبان مرکب خود باش و خیز
تا سوار آئی بروز رستخیز
هوش مصنوعی: مراقب خودت باش و آماده باش تا در روز قیامت حاضر شوی.
دانش نفس ار نباشد حاصلت
کی خبر یابی تو از جان و دلت
هوش مصنوعی: اگر دانشی دربارهی نفس و خودت نداشته باشی، چگونه میتوانی از جان و درونت باخبر شوی؟