گنجور

شمارهٔ ۷۴

گر پریچهره مه پیکر من باز آید
روشنائی ببصر جان ببدن باز آید
پرتو نور تجلی رسد از جانب طور
نفس رحمت رحمان ز یمن باز آید
از سر طره آن ترک خطائی بمشام
نکهت نافه آهوی ختن باز آید
همه کار من دلسوخته چون زر گردد
اگر آن سنگدل و سیم ذقن باز آید
مردم دیده من درج پر از در دارد
همچو غواص که از بحر بدن باز آید
خوش بود گر ز جفای کاری و بیدادگری
آن بت عشوه ده عهدشکن باز آید
طوطی طبع من از چه دهن نطق ببست
بگشاید اگر آن پسته دهن باز آید
دارم امید که بر رغم حسودان ز سفر
مونس جان حسین ابن حسن باز آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر پریچهره مه پیکر من باز آید
روشنائی ببصر جان ببدن باز آید
هوش مصنوعی: اگر آن دختر زیبا و ماهروی من دوباره به سراغم بیاید، نور و روشنائی به جانم باز خواهد گشت.
پرتو نور تجلی رسد از جانب طور
نفس رحمت رحمان ز یمن باز آید
هوش مصنوعی: نور الهی مانند نور خورشید که از کوه طور می‌تابد، از جانب رحمت پروردگار بر ما نازل می‌شود و به سوی ما می‌آید.
از سر طره آن ترک خطائی بمشام
نکهت نافه آهوی ختن باز آید
هوش مصنوعی: عطر خوش و دلنواز موهای آن ترک زیبا به مشام می‌رسد و مثل عطر مشک آهوهای ختن است که دوباره به یاد می‌آید.
همه کار من دلسوخته چون زر گردد
اگر آن سنگدل و سیم ذقن باز آید
هوش مصنوعی: اگر آن شخص بی‌احساس و سخت‌دل دوباره به زندگی‌ام برگردد، همه تلاش‌ها و احساسات من به خاطر عشق باطل می‌شود و مانند طلا به خاطر سختی‌اش به زحمت می‌آید.
مردم دیده من درج پر از در دارد
همچو غواص که از بحر بدن باز آید
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مردم، درون چشم من دریای وسیعی از احساسات و افکار دارند، همانطور که غواص پس از گشت و گذار در دریا، با گنجینه‌ای از زیبایی‌ها و رازها به سطح آب باز می‌گردد.
خوش بود گر ز جفای کاری و بیدادگری
آن بت عشوه ده عهدشکن باز آید
هوش مصنوعی: اگر آن معشوقه‌ای که به ما ظلم کرده و عهد را شکسته، دوباره به ما بازگردد، بسیار خوشحال کننده خواهد بود.
طوطی طبع من از چه دهن نطق ببست
بگشاید اگر آن پسته دهن باز آید
هوش مصنوعی: طبع من مانند طوطی است که سخن گفتن را فراموش کرده است، اما اگر کسی که می‌تواند به او کمک کند و دهنش را باز کند، پیدا شود، شاید دوباره به حرف بیفتد.
دارم امید که بر رغم حسودان ز سفر
مونس جان حسین ابن حسن باز آید
هوش مصنوعی: امید دارم که علی‌رغم حسادت‌های دیگران، دوست و مونس جانم، حسین ابن حسن، به سفرش برگردد.