گنجور

شمارهٔ ۶۸

جان فدای آنکه ما را بی‌محابا می‌کشد
کشته را جان می‌دهد پنهان و پیدا می‌کشد
تیر دلدوز خدنگ غمزه خونریز خود
سوی دیگر می‌کشد آن شوخ و ما را می‌کشد
آن قد و بالا بلای جان عاشق شد بلی
چون بلای ناگهان آید ز بالا می‌کشد
تا بود فردا میان گشتگان عشق دوست
عاشق آن نازنین خود را به عمدا می‌کشد
کشتنش آب حیات عاشقان آمد از آن
زنده می‌گردم من آشفته‌دل تا می‌کشد
دیگران را گر تقاضا می‌کند میر اجل
عاشق بیچارهٔ خود را بی‌تقاضا می‌کشد
گر به قصد کشتن آید دوست منعش کم کنید
تا حسین خسته را بکشد که زیبا می‌کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جان فدای آنکه ما را بی‌محابا می‌کشد
کشته را جان می‌دهد پنهان و پیدا می‌کشد
هوش مصنوعی: من جانم را فدای کسی می‌کنم که بدون هیچ ترسی ما را به قتل می‌رساند، زیرا او به آرامی و در خفا جان‌ها را می‌گیرد و آشکارا نیز این کار را انجام می‌دهد.
تیر دلدوز خدنگ غمزه خونریز خود
سوی دیگر می‌کشد آن شوخ و ما را می‌کشد
هوش مصنوعی: تیر دل‌خراش چشمان زیبا و فریبنده‌اش، ما را به سوی خود جذب می‌کند، در حالی که این دلبر شوخ، در واقع ما را به کشتن می‌کشاند.
آن قد و بالا بلای جان عاشق شد بلی
چون بلای ناگهان آید ز بالا می‌کشد
هوش مصنوعی: آن قامت و زیبایی بسیار دلکش و جذاب است و به راستی مانند یک بلا یا مصیبت ناگهانی، تاثیرات عمیقی بر دل عاشق می‌گذارد و او را از پا در می‌آورد.
تا بود فردا میان گشتگان عشق دوست
عاشق آن نازنین خود را به عمدا می‌کشد
هوش مصنوعی: تا وقتی که فردا در بین کسانی که عاشق هستند وجود دارد، عشق به دوست باعث می‌شود که عاشق عمداً معشوق خود را به سوی خود جذب کند.
کشتنش آب حیات عاشقان آمد از آن
زنده می‌گردم من آشفته‌دل تا می‌کشد
هوش مصنوعی: کشتن او مانند آب حیات برای عاشقان است، به همین دلیل من که دل‌آشفته‌ام، دوباره زنده می‌شوم تا او مرا از درد و آشفتگی بیرون بکشد.
دیگران را گر تقاضا می‌کند میر اجل
عاشق بیچارهٔ خود را بی‌تقاضا می‌کشد
هوش مصنوعی: اگر دیگران درخواست کنند، مرگ عاشق بیچاره‌ی او را بدون اینکه چیزی بخواهد، می‌گیرد.
گر به قصد کشتن آید دوست منعش کم کنید
تا حسین خسته را بکشد که زیبا می‌کشد
هوش مصنوعی: اگر دوست قصد دارد که آسیب بزند، مختصری او را محدود کنید تا شاید مثل حسین خسته را به زیبایی بکشد.