گنجور

شمارهٔ ۶۷

دوش چشم جانم از دیدار شه پرنور بود
مطرب ما زهره و ساقی مجلس حور بود
با عذار ساقی فتان و چشم مست او
زاهد ار بشکست توبه همچو ما معذور بود
تا قدح کرده حدق بهر حمیای جمال
پیش از آن کاندر جهان باغ می انگور بود
با حریفان معربد در خرابات ازل
از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
ما انا نیت ز دار نیستی آویخته
تا بگویندی اناالحق گفتن منصور بود
دلبر آنساعت که جام خمر کافوری بداد
مسند دل بر فراز چشمه کافور بود
جان ما آئینه حق گشت و از ما شد پدید
آنچنان گنجی که در کنج ازل مستور بود
بود در طور فنا مست تجلیها حسین
پیش از آندم که حکایات کلیم و طور بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش چشم جانم از دیدار شه پرنور بود
مطرب ما زهره و ساقی مجلس حور بود
هوش مصنوعی: شب گذشته چشم جانم از دیدن محبوب روشن بود. مطرب ما زیبا و ساقی مجلس همچون پریان بود.
با عذار ساقی فتان و چشم مست او
زاهد ار بشکست توبه همچو ما معذور بود
هوش مصنوعی: هرچند زاهدان به خاطر زیبایی و شیطنت ساقی و چشمان مست او توبه‌اشان شکسته می‌شود، اما مثل من که در این حال هستم، می‌توانند عذری داشته باشند.
تا قدح کرده حدق بهر حمیای جمال
پیش از آن کاندر جهان باغ می انگور بود
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که قبل از اینکه در دنیا باغی پر از انگور وجود داشته باشد، افرادی برای لذت بردن از زیبایی‌ها و شگفتی‌ها در حال نوشیدن و جشن گرفتن بودند. به نوعی اشاره می‌کند که زیبایی و لذت از دیرباز در زندگی انسان‌ها وجود داشته و این موضوع غنی‌تر از هر باغی است.
با حریفان معربد در خرابات ازل
از شراب لایزالی جان ما مخمور بود
هوش مصنوعی: در میخانه‌های ابدی، با رقبای خود به خوشگذرانی می‌پرداختیم و از شراب بی‌پایان، روح ما به شوری و مستی فرا رفته بود.
ما انا نیت ز دار نیستی آویخته
تا بگویندی اناالحق گفتن منصور بود
هوش مصنوعی: من از این دنیا فراتر هستم و به من بگویند که وجودی جز نیستی ندارم. این جمله به یاد منصور حلاج است که گفت "من حقیقت هستم".
دلبر آنساعت که جام خمر کافوری بداد
مسند دل بر فراز چشمه کافور بود
هوش مصنوعی: دلبر در آن لحظه که جام شراب عطر کافور را به من داد، بر بلندی چشمه‌ای که بوی کافور می‌دهد، نشسته بود.
جان ما آئینه حق گشت و از ما شد پدید
آنچنان گنجی که در کنج ازل مستور بود
هوش مصنوعی: روان ما به حقیقتی پاک و روشن تبدیل شده و این حقیقت از ما نمایان شده است. این‌گونه گنجی به ثبت رسیده که در خلقت اولیه، پنهان بود.
بود در طور فنا مست تجلیها حسین
پیش از آندم که حکایات کلیم و طور بود
هوش مصنوعی: در کوه طور، پیش از آنکه داستان‌های حضرت موسی (کلیم) و کوه طور روایت شود، حسین (علیه‌السلام) در حال مستی از جلوه‌های حق بود.