گنجور

شمارهٔ ۵۸

ای راحت جان از نفس روح فزایت
دارد نگه از چشم بداندیش خدایت
درمان طلبان از تو دوا جسته ولیکن
من سوخته دل ساخته با درد و بلایت
چون هست وفا شیوه عشاق بلاکش
جانا چکنم گر نکشم بار جفایت
هر کس طلبیده ز تو کامی و مرادی
کام دل سودا زده ماست رضایت
هر لحظه تو یار دگری گرچه گزیدی
ما هیچکسی را نگزیدیم بجایت
سر در قدمت باختمی وقت قدومت
گر زانکه سری داشتمی لایق پایت
گفتار حسین ای صنم شوخ خوش آید
از پسته شکر شکن نغمه سرایت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای راحت جان از نفس روح فزایت
دارد نگه از چشم بداندیش خدایت
هوش مصنوعی: ای آرامش جان، نگاهت از چشم بدخواه، روح تو را فزونی می‌بخشد.
درمان طلبان از تو دوا جسته ولیکن
من سوخته دل ساخته با درد و بلایت
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال درمان هستند، از تو دارو می‌طلبند، اما من که دلbroken دارم، با همه دردها و رنج‌های تو ساخته‌ام.
چون هست وفا شیوه عشاق بلاکش
جانا چکنم گر نکشم بار جفایت
هوش مصنوعی: وقتی وفا و loyalty در عشق وجود دارد، ای عزیز، من چه کار کنم اگر نتوانم بار سختی‌های محبت تو را تحمل کنم؟
هر کس طلبیده ز تو کامی و مرادی
کام دل سودا زده ماست رضایت
هوش مصنوعی: هر کسی که از تو خواسته است چیزی را به دست آورد یا هدفی را دنبال کند، این خواسته‌اش در حقیقت به خود تو مربوط می‌شود و رضایت دل تو برای ما مهم است.
هر لحظه تو یار دگری گرچه گزیدی
ما هیچکسی را نگزیدیم بجایت
هوش مصنوعی: هر لحظه که تو با کسی دیگری هستی، ما هیچ کس را به جای تو انتخاب نکرده‌ایم.
سر در قدمت باختمی وقت قدومت
گر زانکه سری داشتمی لایق پایت
هوش مصنوعی: من تمام وجودم را در پای تو نهاده‌ام، زیرا اگر سر و سامانی داشتم، شایسته‌ بود که زیر پای تو باشد.
گفتار حسین ای صنم شوخ خوش آید
از پسته شکر شکن نغمه سرایت
هوش مصنوعی: حسین می‌گوید که صحبت‌های تو، ای معشوقه‌ی بازیگوش، بسیار دل‌انگیز است، مانند آواز شیرینی که از دانه‌های پسته‌ خوشمزه به گوش می‌رسد.