شمارهٔ ۴۱
روئی است روی دوست که هیچش نظیر نیست
زانرو بهیچ رویم از آن رو گزیر نیست
در عشق آن پری چه ملامت کنی مرا
دیوانه چون ز عقل نصیحت پذیر نیست
آنکس که داد دست ارادت به پیر عشق
هیچش خبر ز طعنه برنا و پیر نیست
دارم نظر بعارض خورشید منظری
کز ماه رو بجمله جهانش نظیر نیست
آزاد بنده که شود پای بند او
برگشته طالعی که در این دام اسیر نیست
دارم ضمیر روشن و رای منیر از آنک
جز مهر روی دوست مرا در ضمیر نیست
با تاب آفتاب رخش روز و شب مرا
حاجت بمهر انور و بدر منیر نیست
تا تا با دزد به طره عنبر فشان او
ما را هوای نکهت مشک و عبیر نیست
ای دوست دستگیر حسین شکسته را
کو را بجز تو هیچکسی دستگیر نیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روئی است روی دوست که هیچش نظیر نیست
زانرو بهیچ رویم از آن رو گزیر نیست
هوش مصنوعی: چهره دوست آنقدر بینظیر است که هیچ چیزی مشابه آن نیست و به همین دلیل هیچ وقت از آن چهره دور نمیشوم.
در عشق آن پری چه ملامت کنی مرا
دیوانه چون ز عقل نصیحت پذیر نیست
هوش مصنوعی: در عشق آن پری، چه تقصیری به من نسبت میدهی، زیرا من دیوانهام و از عقل هیچ نصیحتی را نمیپذیرم.
آنکس که داد دست ارادت به پیر عشق
هیچش خبر ز طعنه برنا و پیر نیست
هوش مصنوعی: کسی که دست به دوستی و محبت به استاد عشق میدهد، هیچ اطلاعاتی از سرزنشهای جوانان و افراد پیر ندارد.
دارم نظر بعارض خورشید منظری
کز ماه رو بجمله جهانش نظیر نیست
هوش مصنوعی: من به زیبایی و جذابیتی مینگرم که مانند آن در کل جهان وجود ندارد، این زیبایی به گونهای است که حتی نور ماه هم به پای آن نمیرسد.
آزاد بنده که شود پای بند او
برگشته طالعی که در این دام اسیر نیست
هوش مصنوعی: زمانی که فردی آزاد و رها میشود، دیگر به هیچ بندی وابسته نیست و خوشبختی و سرنوشت او به گونهای است که در این مشکلات و گرفتارهای دنیوی اسیر نمیشود.
دارم ضمیر روشن و رای منیر از آنک
جز مهر روی دوست مرا در ضمیر نیست
هوش مصنوعی: من ذهنی روشن و تفکری تابناک دارم، زیرا جز عشق چهره دوست هیچ چیزی در دل من وجود ندارد.
با تاب آفتاب رخش روز و شب مرا
حاجت بمهر انور و بدر منیر نیست
هوش مصنوعی: خورشید درخشان و روشنیاش، نه در روز و نه در شب، برای من نیازی به مهربانی آن محبوب و روشنایی او ندارم.
تا تا با دزد به طره عنبر فشان او
ما را هوای نکهت مشک و عبیر نیست
هوش مصنوعی: اگر با دزد به موهای خوشبوی او نزدیک شوم، برای ما بوی خوش مشکی و عطرانی کمرنگ به هیچ وجه جالب نیست.
ای دوست دستگیر حسین شکسته را
کو را بجز تو هیچکسی دستگیر نیست
هوش مصنوعی: ای دوست، به یاری حسین که در سختی و غم است بشتاب، زیرا غیر از تو کسی را برای کمک کردن نیست.