گنجور

شمارهٔ ۲۰۵

بیا در بزم عشق ای دل حریف درد جانان شو
برافشان جان بروی یار و از سر تا قدم جان شو
اگر ذوق و صفا خواهی نثار دوست کن جانرا
وگر کیش وفاداری به تیر عشق قربان شو
چو شاه عشق با چوگان سوی میدان جان آمد
ببوی لذت زخمش برغبت گوی میدان شو
یکی دان و یکی بین شو ترا آخر که میگوید
که گاهی در پی این باش و گاهی طالب آن شو
اگر خواهی که ره یابی بخلوتخانه وحدت
ز انس انس دل بگسل چو جن از خلق پنهان شو
حسین از دامن مردی به چشم جان بکش گردی
سری بر پای مردان نه به خاک راه یکسان شو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا در بزم عشق ای دل حریف درد جانان شو
برافشان جان بروی یار و از سر تا قدم جان شو
هوش مصنوعی: بیا و در جمع عاشقان حضور پیدا کن، ای دل! به دوستی با محبوب درد و رنج او را به جان بخر، و تمام وجودت را برای او فدا کن.
اگر ذوق و صفا خواهی نثار دوست کن جانرا
وگر کیش وفاداری به تیر عشق قربان شو
هوش مصنوعی: اگر به شادابی و زیبایی زندگی می‌خواهی، عشق را در وجود دوست نثار کن و جان خود را فدای محبت و وفاداری کن. اگر نه، باید در برابر عشق، قربانی بشوی.
چو شاه عشق با چوگان سوی میدان جان آمد
ببوی لذت زخمش برغبت گوی میدان شو
هوش مصنوعی: زمانی که عشق مثل یک پادشاه با چوب بازی به میدان آمده، بوی لذت جراحتش را حس کن و با اشتیاق به میدان برو.
یکی دان و یکی بین شو ترا آخر که میگوید
که گاهی در پی این باش و گاهی طالب آن شو
هوش مصنوعی: یک نفر را بشناس و او را درک کن. در نهایت ببین چه کسی به تو می‌گوید که گاهی به دنبال این چیز برو و گاهی به دنبال آن چیز.
اگر خواهی که ره یابی بخلوتخانه وحدت
ز انس انس دل بگسل چو جن از خلق پنهان شو
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به حقیقت و آرامش معنوی برسی، باید از ارتباطات دنیوی و وابستگی به مردم فاصله بگیری و همچون جن که از دید دیگران پنهان می‌شود، در خلوت و آرامش به خودت بپردازی.
حسین از دامن مردی به چشم جان بکش گردی
سری بر پای مردان نه به خاک راه یکسان شو
هوش مصنوعی: حسین از دامن یک مرد بزرگ و شجاع به دنیا آمده است. باید به‌طور جدی به پاهای مردان بزرگ احترام بگذارد و در مسیر درست و honorable حرکت کند، و نه اینکه به بی‌راهه برود.