گنجور

شمارهٔ ۱۹۳

اگر چه شد دل ریشم ز دست هجر تو خون
نشد خیال وصال تو از سرم بیرون
وفا و مهر تو از جان و دل همی ورزم
اگر چه میکشم از تو جفای گوناگون
ز عین جهل بود گر ز عشق برگردم
ز بار غم الف قدم ار شود چون نون
نماند طاقتم از هجر و صبر من کم شد
ولیک عشق تو هر لحظه میشود افزون
برفته از دل من نقش غیرت از غیرت
درون مسکن دل عشق تو نمود سکون
اگر نه بسته زنجیر طره ات گردم
خرد هر آینه نسبت کند مرا مجنون
ز بسکه گریه کنان از در تو میگذرم
شده ست کوی تو از خون دیده ام گلگون
هزار کس چو حسین آمدند بر در تو
دمی ز خانه برون شو برای اهل درون

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر چه شد دل ریشم ز دست هجر تو خون
نشد خیال وصال تو از سرم بیرون
هوش مصنوعی: علی‌رغم اینکه دل من به خاطر دوری تو آسیب دیده است، اما فکر کردن به وصال تو هرگز از ذهنم بیرون نمی‌رود.
وفا و مهر تو از جان و دل همی ورزم
اگر چه میکشم از تو جفای گوناگون
هوش مصنوعی: من در عشق و وفای تو از جان و دل می‌جنگم، هرچند که از تو ظلم و بی‌مهری‌های مختلفی می‌بینم.
ز عین جهل بود گر ز عشق برگردم
ز بار غم الف قدم ار شود چون نون
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق از مشکلات و غم‌ها دور شوم، این حماقت است، زیرا عشق همچون نان ضروری و گرانبهاست.
نماند طاقتم از هجر و صبر من کم شد
ولیک عشق تو هر لحظه میشود افزون
هوش مصنوعی: حالت من از دوری تو دیگر قابل تحمل نیست و صبرم کمتر شده است، اما در عوض عشق تو هر لحظه در دل من بیشتر شده است.
برفته از دل من نقش غیرت از غیرت
درون مسکن دل عشق تو نمود سکون
هوش مصنوعی: غیرت و حس غیرت از دل من رفته و در عوض، عشق تو در قلبم آرامش و سکون آورده است.
اگر نه بسته زنجیر طره ات گردم
خرد هر آینه نسبت کند مرا مجنون
هوش مصنوعی: اگر نتوانم دست تو را به زنجیر عشق ببندم، بی‌تردید مردم مرا مانند مجنون خواهند شناخت.
ز بسکه گریه کنان از در تو میگذرم
شده ست کوی تو از خون دیده ام گلگون
هوش مصنوعی: به خاطر آنکه با اشک و ناله زیاد از در خانه‌ات عبور می‌کنم، کوی تو به خاطر خون چشم‌هایم رنگین شده است.
هزار کس چو حسین آمدند بر در تو
دمی ز خانه برون شو برای اهل درون
هوش مصنوعی: هزاران نفر مانند حسین به در خانه‌ات آمده‌اند. لحظه‌ای از خانه بیرون بیا و برای کسانی که درون هستند، حضوری داشته باش.