گنجور

شمارهٔ ۱۸۴

مراد خاطر خود در جهان نمی یابم
دوای درد دل ناتوان نمی یابم
جهان بگشتم و آفاق سر بسر دیدم
ولی ز گمشده خود نشان نمی یابم
چو باد گرد چمنها برآمدم لیکن
گلی که بایدم از گلستان نمی یابم
کناره میکنم از محفل نکورویان
که شمع مجلس خود زین میان نمی یابم
ز سوز دل نفسی پیش کس نیارم زد
که یار همنفسی مهربان نمی یابم
دریغ و درد که در خاک بایدم جستن
گلی که در همه بوستان نمی یابم
حسین کوس سفر زن بسوی عالم جان
که آنچه میطلبم در جهان نمی یابم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مراد خاطر خود در جهان نمی یابم
دوای درد دل ناتوان نمی یابم
هوش مصنوعی: در این دنیا نتوانسته‌ام چیزی را که به دلم خوش بیاید پیدا کنم و همچنین درمانی برای دردهای درونم نمی‌یابم.
جهان بگشتم و آفاق سر بسر دیدم
ولی ز گمشده خود نشان نمی یابم
هوش مصنوعی: من در سراسر دنیا سفر کردم و به همه جا نگریستم، اما هنوز نمی‌توانم نشانی از گمشده‌ام پیدا کنم.
چو باد گرد چمنها برآمدم لیکن
گلی که بایدم از گلستان نمی یابم
هوش مصنوعی: چون باد به دشت و باغ‌ها می‌وزم، اما گلی که دنبالش هستم را از باغ پیدا نمی‌کنم.
کناره میکنم از محفل نکورویان
که شمع مجلس خود زین میان نمی یابم
هوش مصنوعی: از جمع دوستان خوب و خوشبخت دور می‌شوم، زیرا در این میان، دیگر نور زندگی و شادی را نمی‌بینم.
ز سوز دل نفسی پیش کس نیارم زد
که یار همنفسی مهربان نمی یابم
هوش مصنوعی: از شدت درد و ناراحتی، نمی‌توانم نزد کسی نفس بکشم و فریاد بزنم، چرا که یار و همدمی مهربان پیدا نمی‌کنم.
دریغ و درد که در خاک بایدم جستن
گلی که در همه بوستان نمی یابم
هوش مصنوعی: متأسفانه، باید در خاک جستجو کنم تا گلی را پیدا کنم که در هیچ‌کدام از باغ‌ها و بوستان‌ها وجود ندارد. این موضوع نشان‌دهنده‌ی سختی و ناامیدی در جستجوی آنچه که برایم بسیار ارزشمند و نادر است، می‌باشد.
حسین کوس سفر زن بسوی عالم جان
که آنچه میطلبم در جهان نمی یابم
هوش مصنوعی: حسین به سمت سفر به جهانی دیگر می‌رود، چرا که آنچه که در این دنیا به دنبالش هستم، نمی‌توانم پیدا کنم.