گنجور

شمارهٔ ۱۸۳

چمن شکفته و گلها ببار می بینم
ولیک بی رخ او گل چو خار می بینم
اگر بهشت بود دوزخ است در چشمم
هر آن دیار که خالی ز یار می بینم
گل امید من از باد هجر گشت زبون
خزان نگر که بوقت بهار می بینم
جراحت دل خود را مجوی مرهم از آنک
بهر که مینگرم دل فکار می بینم
ز درد هر که بنالید و از جفا بگریخت
ز روی اهل دلش شرمسار می بینم
دریغ خطه خوارزم شد چنانکه در او
نه یار و مونس و نی غمگسار می بینم
اساس قصر بقا بایدت نهاد حسین
بنای عمر چو نااستوار می بینم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چمن شکفته و گلها ببار می بینم
ولیک بی رخ او گل چو خار می بینم
هوش مصنوعی: چمن سبز و گل‌ها در حال شکفتن‌اند، اما بدون حضور او، گل‌ها برایم همچون خار به نظر می‌رسند.
اگر بهشت بود دوزخ است در چشمم
هر آن دیار که خالی ز یار می بینم
هوش مصنوعی: در چشمانم، هر جایی که از یار خالی باشد، بهشت هم برایم به نظر جهنم می‌آید.
گل امید من از باد هجر گشت زبون
خزان نگر که بوقت بهار می بینم
هوش مصنوعی: گل امید من به خاطر جدایی پژمرده شده و حالا در خزان به سر می‌برد؛ اما وقتی بهار بیاید، دوباره زیبایی‌اش را خواهیم دید.
جراحت دل خود را مجوی مرهم از آنک
بهر که مینگرم دل فکار می بینم
هوش مصنوعی: دل خود را جراحت نده و به دنبال درمان نگرد، زیرا وقتی به اطراف می‌نگرم، دائم در فکر می‌افتم.
ز درد هر که بنالید و از جفا بگریخت
ز روی اهل دلش شرمسار می بینم
هوش مصنوعی: هر که از درد و مشکلاتش صحبت کند و از سختی‌ها دوری گزیده باشد، در چهره‌ی اهل دل شرمنده و خجالت‌زده به نظر می‌رسد.
دریغ خطه خوارزم شد چنانکه در او
نه یار و مونس و نی غمگسار می بینم
هوش مصنوعی: متأسفانه، سرزمین خوارزم به حالتی افتاده که هیچ دوستی یا همنشینی در آن نیست و من حتی غم‌خواری هم نمی‌توانم در آنجا پیدا کنم.
اساس قصر بقا بایدت نهاد حسین
بنای عمر چو نااستوار می بینم
هوش مصنوعی: براساس این شعر، به نظر می‌رسد شاعر به استحکام و دوام زندگی اشاره دارد. او می‌گوید که برای پایه‌گذاری یک قصر پایدار و ماندگار، باید از حسین (به عنوان نماد استقامت و وفاداری) استفاده کرد. در واقع، شاعر به ناپایداری عمر و موقت بودن زندگی اشاره می‌کند و نگرانی خود را از ناپایداری آن بیان می‌کند.