گنجور

شمارهٔ ۱۷

ای بر دل شکسته ز درد تو داغ‌ها
در سینه‌ام ز آتش عشقت چراغ‌ها
چون هر دلی شده که به داغ تو مبتلاست
نگشاید از تفرج گلزار و باغ‌ها
جان‌های ما به داغ جدایی بسوختی
باشد که رخت خویش شناسی به داغ‌ها
در ورطه بلای تو دل گمشده است و جان
شد سال‌ها که می‌کند از وی سراغ‌ها
شرح شمایل تو حسین ار کند شود
ز انفاس جان‌فزاش معطر دماغ‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.