شمارهٔ ۱۷
ای بر دل شکسته ز درد تو داغها
در سینهام ز آتش عشقت چراغها
چون هر دلی شده که به داغ تو مبتلاست
نگشاید از تفرج گلزار و باغها
جانهای ما به داغ جدایی بسوختی
باشد که رخت خویش شناسی به داغها
در ورطه بلای تو دل گمشده است و جان
شد سالها که میکند از وی سراغها
شرح شمایل تو حسین ار کند شود
ز انفاس جانفزاش معطر دماغها
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بر دل شکسته ز درد تو داغها
در سینهام ز آتش عشقت چراغها
هوش مصنوعی: ای دل شکسته، به خاطر درد تو در سینهام زخمهایی وجود دارد و عشق تو مانند چراغی در دل من میسوزد و روشنایی میدهد.
چون هر دلی شده که به داغ تو مبتلاست
نگشاید از تفرج گلزار و باغها
هوش مصنوعی: هر قلبی که به خاطر درد و اندوه تو رنج میکشد، دیگر نمیتواند از زیباییهای گلزار و باغها لذت ببرد.
جانهای ما به داغ جدایی بسوختی
باشد که رخت خویش شناسی به داغها
هوش مصنوعی: دلهای ما به خاطر جدایی بسیار داغ و سوخته است، به طوری که تو باید بر احساسات خود آگاهی داشته باشی و به این داغها توجه کنی.
در ورطه بلای تو دل گمشده است و جان
شد سالها که میکند از وی سراغها
هوش مصنوعی: دل من در دام مصیبت تو گم شده و سالهاست که جانم به دنبال آن است که خبری از او بگیرد.
شرح شمایل تو حسین ار کند شود
ز انفاس جانفزاش معطر دماغها
هوش مصنوعی: اگر ویژگیهای تو حسین را توصیف کنند، نفسهای جانافزای تو بوی خوشی به مشامها میرساند.