همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>چون خسته شد از منج لب شیرینت</p></div>
<div class="m2"><p>خونین شد از این غم دل صد مسکینت</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>بازار عسل به لب چو بشکستی منج</p></div>
<div class="m2"><p>زد نیش ز رشک بر لب نوشینت</p></div></div>

شمارهٔ ۲۹

چون خسته شد از منج لب شیرینت
خونین شد از این غم دل صد مسکینت
بازار عسل به لب چو بشکستی منج
زد نیش ز رشک بر لب نوشینت

هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس خستگی و درد ناشی از جدایی و غم می‌گوید. او به شکرینی لب محبوبش اشاره می‌کند که باعث خستگی‌اش شده و دل‌های بسیاری را مجروح کرده است. با شکستن بازار عسل، باعث حسادت و غبطه‌خوردن دیگران شده و نیشی را به لب محبوبش می‌زند. به نوعی، این شعر تلاقی احساسات عاشقانه و غمگین را به تصویر می‌کشد.

شمارهٔ ۲۷

شمارهٔ ۲۸

هوش مصنوعی: وقتی از لب شیرین تو خسته شدم، دل نگران و غمگینم به خاطر این درد، به شدت زخم خورده است.

چون خسته شد از منج لب شیرینت

خونین شد از این غم دل صد مسکینت

هوش مصنوعی: وقتی که بازار عسل به لب‌های تو باز شد، من به خاطر حسادت نیش زدم بر لب شیرین تو.

بازار عسل به لب چو بشکستی منج

زد نیش ز رشک بر لب نوشینت

شمارهٔ ۲۸

اطلاعات

برگردان به زبان ساده

حاشیه ها